وب مفهومی
وب مفهومی چارچوبی مشترک مبتنی بر آدرسهای اینترنتی بوجود آورد که اجازه میدهد در سرتاسر برنامهها، برنامههای بزرگ و محدودههای اجتماعی، اطلاعات به همدیگر مرتبط شوند، به اشتراک گذاشته شوند و قابلیت استفاده مجدد پیدا کنند. با استفاده از تکنولوژیهای کنسرسیوم جهانگستر(w۳c) در وب مفهومی افراد یا دستگاها میتوانند با استفاده از یک نمونه از اطلاعات از یک مجموعه به مجموعه بی انتهایی از اطلاعات مرتبط به آن مطلب که در پایگاهای اطلاعاتی سرتاسر جهان دستیابی کند. این پایگاها از طریق شبکه سخت افزاری و کابل کشی به هم مرتبط نشدهاند بلکه این اطلاعات پراکنده در مناطق مختلف جغرافیایی بوسیله پارامترهای مشترکی مانند: یک شخص خاص، یک مکان خاص، یک ایده و نظریه خاص، یک مفهوم خاص و.... به هم پیوند داه میشوند.

اهداف اصلی وب مفهومی
وب مفهومی، شبکهای از اطلاعات به هم مرتبط است. خیلی از اطلاعاتی که در طول روز آنها را از اینترنت استفاده میکنیم در یک جا نیستند. برای مثال شما صورتحساب بانکی خود را در اینترنت در سایت بانک مربوطه و عکسهای خود را در آلبوم اینترنتی در سایتی دیگر و قرار ملاقاتهای خود را باز در جایی دیگر میبینید. اما آیا میتوانید عکسهای خودتان را در تقویم خودتان ببینید و بفهمید کی آن عکس را گرفتهاید و در آن وقت چه میکردید؟ آیا میتوانید گزارشهای بانکی خود را در تقویم خود ببینید؟ چرا نه؟! چون شبکهای ازاطلاعات به هم مرتبط شده ندارید. چون هرکدام از اطلاعات شما بوسیله برنامهای خاص کنترل میشوند و در سایت خاصی نگهداری میشوند.
دیدگاه وب مفهومی این است که مبانی وب را از تکیه بر مستندات و فایلها به پایه ریزی بر اساس اطلاعات گسترش دهیم. اطلاعات یک مطلب باید بتوانند به مستندات مورد استفاده در معماری عمومی وب دسترسی داشته باشند، مثلاً آدرسهای اینترنتی باید قابلیت اتصال به مستند دیگر یا قسمت از آن را که در رابطه با همین موضوع است در حال حاضر ارتباط داشته باشند. این یعنی اینکه ایجاد یک چارچوب مشترکی که اجازه بدهد اطلاعات قابلیت اشتراک گذاری و استفاده مجدد در سرتاسر برنامهها، برنامههای خیلی بزرگ و محدودههای ارتباطی و اجتماعی بصورت اتوماتیک و خودکار با کیفیت و درستی ابزارهای دستی، که شامل قابلیت ایجاد ارتباطات جدید و قابل نمایش در میان اطلاعات باشد.
فضای مجازی مجتمع یا مجتمع فضای مجازی (محاسبات ابری-رایانش ابری)
مجتمع فضای مجازی یا فضای مجازی مجتمع چیست؟
تصورکنید کامپیوتر و تمام دستگاههای قابل حملتان (مثل موبایل و لپ تاپ و کتاب خوان و...) در تمام اوقات با هم همسان سازی شده باشند(sync سنکرون باشند). تصورکنید هر وقت که اراده کردید به تمام اطلاعات شخصی خودتان دسترسی پیدا کنید. تصورت کنید توانایی دسته بندی و سازماندهی و جستجوی تمام اطلاعاتتان را روی اینترنت داشته باشید. تصور کنید که بتوانید تمام اطلاعات خود را از قبیل عکس، فیلم، مطلب، ایمیل، فایلها و مدارک، و... را برای دوستان، فامیل، همکاران بصورت فوری به اشتراک بگذارید. همه اینها وعدهای مجتمع فضای مجازی شخصی است.
این مطلب را درک و باور کنید یا نه، به هر حال احتمالاً همین الآن در حال استفاده از یک سرویس مبتنی بر فضای مجازی مجتمع هستید. و تقریباً همه کسانی که با کامپیوتر کار میکنند. gmail و google docs دو نمونه اولیه از مجتمع فضای مجازی هستند که ما حتی فکرش را هم نمیکردیم که بر پایه همین نوع سرویس باشند.
بطور خلاصه، فضای مجازی مجتمع شخصی به این معنی است که: همه بخشهای اطلاعاتی که در طول زندگی و راجع به هرجنبه از زندگیتان در هروقت که نیاز داشته باشید دم دست شما و آماده برای استفاده شما هستند. اطلاعات باید سیار و همراه، قابل انتقال و در هر لحظه قابل دستیابی باشد. شاه کلید امکان پذیر شدن، قابلیت حمل و تعاملی شدن اطلاعاتتان همسان و به روز بودن اطلاعات شما در میان دستگاهها مورد استفاده شما(مانند لپ تاپ، موبایل و...)مثل اطلاعات به اشتراک گذاشته شده باشند. اطلاعات به اشتراک گذاشته شده، اطلاعاتی هستند که در هرجاکه اراده کنیم به آنها دسترسی پیدا میکنیم، مثل هر شبکههای اجتماعی مجازی، بانکها، وبلاگها، اتاقهای خبری، اجتماعات اقتصادی و غیره. نهایتاً، فضای مجازی مجمتمع شخصی که شامل همه اطلاعاتتان از دفترچه تلفن و آدرسهایتان گرفته تا کلکسیون آهنگها و صداها و مدارک و گزارشهای کاری و اقتصادی و.... به فضای مجازی مجتمع عمومی و فضای مجازی مجتمع دیگران متصل خواهد شد. همه چیز به هم متصل خواهد شد. این یعنی اینکه در هر جای اینترنت که با آن سرو کله دارید، مانند کار کردن با افراد دیگر، میتوانید به آن اطلاعات مورد نظرتان اتصال برقرار کنید. این قضیه شامل، شبکههای اجتماعی، بانکها، دانشگاهها، محلهای کاری، فامیل و دوستان خودتان هم میشود. مطمئناً، شما خواهید توانست که چه قسمتی از اطلاعات شما عمومی و چه قسمتی بصورت خصوصی بماند. دستهای از فضای مجازی مجتمع شخصی، شکل جدیدی از شبکههای اجتماعی مجازی را شکل خواهند داد که تنظیمات حریم شخصی بیشتری از امثال فیس بوک خواهند داشت، و ویژه تر خواهند شد اگر این دسته بندیها فامیل محور یا تجارت گرا باشند.(حریم شخصی مسئله بزرگ آمار جرم در فضای مجازی مجتمع افراد خواهد شد). سرانجام، ابزارها ودستگاههای شما(در فضای مجازی مجتمع)، درباره شما یاد می گیرند و می فهمند شما چه کار میکنید، به کجا میروید و قصد انجام چه کاری را دارید و قتی شما به سراغ آنها میروید. ممکنه این نظرات شبیه داستانهای علمی تخیلی به نظر برسد، اما مطمئناً ما را به سمتی فضای مجازی مجتمع سوق خواهد داد. هرچند هنوز کاملاً وجود ندارد. ما در حال ایجاد فضای مجازی مجتمع شخصیمان هستیم.
فضای مجازی مجتمع شخصی شما
فضای مجازی مجتمع شخصی راهی برای ارتباط تجربههای کاربران، همگرایی(و متمرکزشدن و یکی شدن) تکنولوژها با دستگاهها و سخت افزارهایی که از سیستم عاملهای مشابهی استفاده میکنند، شبکههای به هم مرتبط (مانندشبکههای رادیویی)است. اما با وجود همگرایی تکنولوژیها، سخت افزارها به سمت تنوع و واگرایی بیشتر میل میکنند. چالش بعدی این است که بفهمیم چگونه در سرتاسر این تنوع دستگاهها بصورت مستمر ارتباط برقرار کنیم. مجتمع سازی(محاسبات ابری) امروزی در میان کل تولیدات یک شرکت بخصوص بصورت خیلی خوبی سنکرون اطلاعات(همسان سازی و همزمان سازی)و مطالب صورت گرفتهاست. با پیش زمینه فضای مجازی مجتمع شخصی، مصرف کنندگان میتوانند پخش کنند: آهنگ، تصاویر، محصولات و چیزهای خیلی زیادتری از هر مطلبی که امکان دسترسی به آن را دارند و از هر دستگاه سخت افزاری که دارند و هرجا که اتفاق میافتد، را داشته باشند.
سرویسهای «فضای مجازی مجتمع»از چه چیزیهای تشکیل میشوند
راه تولید کنندگان و تحلیل گران نشان میدهد که فضای مجازی مجتمع در تمام نقاط جهان بصورت پراکندهاست. برخی از ابهامات در جو تجارت و برخی در هنگام مشخص شدن برخی اشکالات فنی است. وقتی (الکی)به هرچیزی برچسب فضای مجازی مجتمع بچسبانند، این اصطلاح معنی خودش را از دست میدهد و به عبارت دیگر لوث میشود.
شرکت بینالمللی اطلاعات کامپیوتر(IDC) با لیست دم دستی بدرد بخوری آمده تا تعیین کند چه چیزهای را میشود برچسب فضای مجازی مجتمع زد و چه چیزهای را نه؟!
مشخصات کلیدی سرویسهای «فضای مجازی مجتمع
اطلاعات بوسیله شخص ثالث، خارج از محدوده سایت ایجاد شده باشد.
بوسیله اینترنت قابلیت دسترسی داشته باشد.
حداقل یا هیچ فرد ماهر در زمینه فناوری اطلاعات برای پیاده سازی آن نباشد.
تامین کننده باشد: یعنی خودش تامین کننده نیازهای درخواستها باشد، تقریباً همزمان استقرار پیدا کند(همزمان در اینترنت و دستگاههای متصل به آن، لپ تاپ و پخش کنندهها و کامپیوتر هیا شخصی و...)، بصورت پویا و خوب دسته بندی شود
مدل قیمت گذاری داشته باشد: بصورت خوب دسته بندی شود، کاربردی باشد(مبتنی براستفاده کاربر باشد)(حداقل قابلیت انتخاب داشته باشد).
رابط کاربر خوب داشته باشد(قابلیت نمایش در مرورگر و جانشین داشته باشد. به قول معروف Userfriendly باشد).
رابط سیستم داشته باشد: توابع کتابخانهای وب سرویسی داشته باشد.
قابلیت اشتراک گذاری منابع یا نسخههای مشترک را داشته باشد(قابلیت سفارشی کردن در حیطه سرویسهای اشتراک گذاری).
وبنوشت
وبنوشت یا وبلاگ که به آن تارنوشت ، تارنگار یا بلاگ (به انگلیسی: Blog) هم میگویند، نوعی از صفحات اینترنتی است با محتوای شخصی که مطالب آن بر مبنای زمانی که ثبت شده گروهبندی و به ترتیب از تازهترین رخداد به قدیم ارائه میگردد. نویسندهٔ وبنوشت، وبنویس یا تارنویس نامیده میشود و ممکن است بیش از یک نفر باشد، وبنویس به گزارش مداوم رویدادها، خاطرات، و یا عقاید یک شخص یا یک سازمان میپردازد. واحد مطالب در وبنوشت، پست است، در حالی که واحد مطالب در وبگاه صفحه میباشد. معمولاً در انتهای هر مطلب، برچسب تاریخ و زمان، نام نویسنده و پیوند ثابت به آن یادداشت ثبت میشود. فاصلهٔ زمانی بین مطالب وبنوشت لزوماً یکسان نیست و زمان نوشتهشدن هر مطلب به خواست نویسندهٔ وبنوشت بستگی دارد. مطالب نوشته شده در یک وبنوشت همانند محتویات یک وبگاه معمولی در دسترس کاربران قرار میگیرد. در بیشتر موارد وبنوشتها دارای روشی برای دسترسی به بایگانی یادداشتها هستند (مثلاً دسترسی به بایگانی بر حسب تاریخ یا موضوع). بعضی از وبنوشتها امکان جستجو برای یک واژه یا عبارت خاص را در میان مطالب به کاربر میدهند.
واژهشناسی و واژهگزینی
واژهٔ وبلاگ اولینبار توسط یورن بارگر استفاده شد که یک همآمیزی از دو واژهٔ وب و لاگ است. واژهٔ لاگ، واژهایست از ریشه واژهٔ یونانی لوگاس که در قرون میانه در معنای دفتر گزارش سفر کشتیها به کار میرفتهاست. لاگ در زبان تخصصی رایانه به پروندههایی گفته میشود که گزارش وقایع رخداده در رایانه را ثبت میکنند. بلاگ نیز شکل کوتاهشده وبلاگ است.
انواع وبنوشتها
به جز نوع نوشتاری وبنوشت، با گسترش روزافزون فناوریهای اینترنتی، سامانههای نوینی از وبنوشتها نیز گسترش پیدا کردهاست.
در حال حاضر وبنوشتها به صورتهای مختلفی مانند وبنوشت عکسی، ویدئو بلاگ، فلش بلاگ، پادکست و صدا بلاگ نیز وجود دارند.
تاریخ وبنویسی
نخستین وبنوشت دنیا SCRIPTING NEWS متعلق به دیوید واینر بود. در آغاز سال ۱۹۹۹ ۲۳ وبنوشت در اینترنت وجود داشت و در عرض چند ماه تعداد آنها به میلیونها وبنوشت رسید که از نقاط مختلف جهان مینوشتند.
وبنوشتهای فارسی
در ایران نخستین وبنوشت را سلمان جریری دانشجوی ۲۳ ساله مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در ۱۶ شهریور ۱۳۸۰ ایجاد کرد و موج وبنویسی در مهرماه ۱۳۸۰، توسط حسین درخشان روزنامه نگار مقیم تهران مقالهای با عنوان«چگونه در اقیانوس اطلاعاتی این روزها غرق نشویم» در مجله دنیای کامپیوتر در ایران آغاز شد. نخستین وبنوشت فارسی زبان ایرانی با استفاده از «بلاگ اسپات» و دوماه پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ راه اندازی شد. چندماه بعد نخستین ارائهدهندهٔ خدمات وبنوشت فارسی یعنی «پرشین بلاگ» راه اندازی شد. در سال اول حدود ۱۰۰ وبنوشت ایجاد شد و سالهای بعدی با ایجاد سرویسهای پرشین بلاگ، بلاگ اسکای و بلاگفا به دهها هزار رسید.
طبق اطلاعات مندرج در سایت بلاگ سنسوس، در سال ۲۰۰۸ وبنوشتهای فارسی در رتبه دهم زبانهای وبنوشتی رایج در جهان قرار داشتند. گزارشهای جدید نشان میدهد که در مجموع بیش از ۴٫۵ میلیون وبنوشت فارسی به ثبت رسیده که در میان آنها بیش از ۴۵۰ هزار وبنوشت فعال وجود دارد. در حال حاضر در ایران بیش از هشت میلیون وبنوشت ثبت شده وجود داشته و ایران از این حیث جایگاه دهم را در جهان داراست.
در میان افغانان نخستین وبنوشت را ضیا افضلی به نام «غزل امروز افغانستان» از کانادا نوشتهاست. نخستین وبنوشتی که از داخل افغانستان نوشته شدهاست را وحید پیمان ایجاد کرد.
ارائهدهنده خدمات وبنوشت
وبگاه ارائهدهندهٔ خدمات وبنوشت یک نوع وبگاه است که با کمک آن میتوان به سادگی وبنوشت ایجاد کرد. بسیاری از این وبگاههای ارائه کنندهٔ این نوع خدمات، از نرمافزارهای وبنوشت معروف استفاده میکنند. به عنوان نمونه وردپرس دات کام از نرمافزار وردپرس استفاده میکند. مزیت این نوع وبگاهها در آن است که کاربر خود مجبور به میزبانی و پیکربندی نرمافزار نیست. در مقابل، تمام تنظیمات نرمافزار وبنوشت هم برای کاربر در دسترس نخواهد بود.
این نوع وبگاهها خدمات مختلفی را ارائه میکنند. متداولترین این خدمات، امکان ایجاد وب نوشت نوشتاری است. برخی از این وبنوشتها امکان ایجاد وبنوشت عکسی (فتوبلاگ)، وبنوشت صوتی (پادکست)، و یا وبنوشت ویدیوئی (ویدئوبلاگ) را نیز ارائه میکنند.
ارائهدهندگان خدمات وبنوشت فارسی
وبگاههای ارایه کنندهٔ خدمات وبنوشت به فارسی، ابتدا متمرکز بر خدمات وبنوشت متنی بودند اما تدریجاً انواع دیگر خدمات، نظیر میزبانی پادکست و وبنوشتهای تصویری را نیز ارائه کردند.
اولین وبنوشت دهندهٔ تماماً فارسی، پرشینبلاگ است که در ۲۳ خرداد ۱۳۸۱ کار خود را رسماً آغاز کرد. تا پیش از آن، وبنوشت دهندههای چند زبانه نظیر بلاگر را میشد برای وبنوشتهای فارسی به کار گرفت. در طول سالهای دههٔ ۸۰ و ۹۰ خورشیدی، برتعداد وبنوشت دهندههای تماماً فارسی افزوده شد. آمار رسمی از تعداد این وبگاهها موجود نیست اما گمان میرود که حدود ۳۵۰ وبنوشت دهندهٔ تماماً فارسی مشغول فعالیتاند.
از جمله ارائهدهندگان خدمات وبنوشت به فارسی میتوان به بلاگ اسکای، بلاگفا، پارسی بلاگ، پرشینبلاگ و میهن بلاگ اشاره کرد.
تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک (به انگلیسی: Electronic commerce) فرایند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای کامپیوتری و اینترنت است.
تاریخچه
ارتباط بین تجارت و تکنولوژی دیر زمانی است که وجود داشته و ادامه دارد. در واقع، یک پیشرفت تکنیکی باعث رونق تجارت شد و آن هم ساخت کشتی بود. در حدود ۲۰۰۰سال قبل از میلاد، فینیقیان تکنیک ساخت کشتی را بکار بردند تا از دریا بگذرند و به سرزمینهای دور دست یابند. با این پیشرفت، برای اولین بار مرزهای جغرافیایی برای تجارت باز شد و تجارت با سرزمینهای دیگر آغاز گشته و روشهای خلاقانه ای بصورتهای گوناگون به آن اضافه شد تا امروز که یکی از محبوبترین روشهای تجارت خرید اینترنتی در دنیای وب است. شما میتوانید در زمانهای پرت، در هر زمان و مکان حتی با لباس خواب میتوانید اینکار را بکنید. به معنای واقعی هر کسی میتواند صفحه اینترنتی خود را ساخته و کالاهای مورد نیازش را در آن ارایه دهد. البته تاریخچه تجارت الکترونیک با تاریخچه اختراعات قدیمی مثل کابل، مودم، الکترونیک، کامپیوتر و اینترنت پیوند خوردهاست. تجارت الکترونیک به شکل کنونی در سال ۱۹۹۱ محقق شد. از آن زمان هزاران هزار کسب و کار و تجار وارد این دنیا شدهاند. در ابتدا تجارت الکترونیک به معنای فرایند انجام اعمال تراکنش الکترونیکی مورد نظر را انجام دادن بود.درواقع تجارت الکترونیک برای اسان سازی معاملات اقتصادی به صورت الکترونیک تعریف شد. استفاده از این فناوری مانند Electronic Data Interchange (EDI)تبادل الکترونیکی اطلاعات وElectronic Funds TRANSFER (EFT) انتقال الکترونیکی سرمایه، که هر دو در اواخر ۱۹۷۰ معرفی شدهاند. و به شرکتها و سازمانها اجازه ارسال اسناد الکترونیکی را داد. و اجازه تجارت کردن با ارسال اسناد تجاری مثل سفارشهای خرید یا فاکتورها را به صورت الکترونیکی، میدهد. با رشد و پذیرش کارت اعتباری،(ATM) Automated teller machine ماشین تحویلدار خودکار و تلفن بانک در دهه ۱۹۸۰ باعث فرم گیری تجارت الکترونیک شد. نوع دیگر تجارت الکترونیک سیستم رزرواسیون هواپیمایی بوسیله Sabre در امریکا و Travicom در بریتانیا، ارایه شدهاست. از دهه ۱۹۹۰ به بعد تجارت الکترونیک شامل اضافاتی مثل enterprise resource planning system (ERP) سیستم برنامه ریزی منابع سرمایه، data mining داده کاوی، data warehousing انبار داده شدهاست. در ۱۹۹۰، Tim Bermers-lee مرورگر وب جهان گسترده را اختراع کرد و شبکه ارتباطی اکادمیک را به سیستم ارتباطی هرروز و برای هر شخص در جهان وسیع دگرگون ساخت که اینترنت یا www خوانده میشود. سرمایه گذاری تجاری بروی اینترنت بخاطر کافی نبودن سرمایه گذاری کاملاً محدود شده بود. اگر چه اینترنت محبوبیت جهانی گستردهای در حدود ۱۹۹۴ با استفاده از مرورگر وب Mosaic پیدا کرده بود. معرفی پروتکلهای امنیتی و DSL (اشتراک خط دیجیتال) که ارتباط مستمر را با اینترنت را اجازه میداد حدود ۵ سال طول کشید.. البته در سال ۲۰۰۰ بحران The dot-com bust باعث برشکستگی خیلی از شرکتهای تجاری بزرگ و نتایج ناگواری را بوجود اورد، باعث بازبینی قوانین و افزایش مزایا و امکانات تجارت الکترونیک کردند و تا انتهای سال ۲۰۰۰، خیلی از شرکتهای تجاری امریکایی و اروپایی سرویس هایشان را از طریق اینترنت ارایه دادند. از ان موقع مردم به کلمهای به عنوان تجارت الکترونیک با توانایی خرید کالاهای گوناگون از طریق اینترنت با استفاده از پروتکلهای امنیتی و سرویسهای پرداخت الکترونیکی که در ان مشارکت کردند، اشنا شدند. واز این زمان رقابت شدید بین شرکتها و سازمانها شدت گرفتو با گذشت زمان هم اینرقابت تنگتر شدهاست. جالب این که تا پایان سال ۲۰۰۱ بیش از ۲۲۰ بیلیون دلار معاملات مالی توسط صدها سایت تجاری بر روی اینترنت انجام پذیرفتهاست و در همین سال مدل تجارت الکترونیک B2B دارای در حدود ۷۰۰ میلیارد تراکنش بود. و در سال ۲۰۰۷ سهم تجارت الکترونیک در خرده فروشی کل دنیا ۳٫۴ % بودهاست که انرا در سال ۲۰۱۰، ۵٫۱ % اعلام نمودند که این امار رشد سریع این شیوه تجارت کردن را می رساند.
سیر زمانی
۱۹۷۹: Michael Aldrich خرید آنلاین را اختراع کرد
۱۹۸۱: Thomson Holidays اولین خرید انلاین B2B را در بریتانیا ایجاد کرد.
۱۹۸۲: Minitel سیستم سراسر کشور را در فرانسه بوسیله France Telecom و برای سفارش گیری انلاین استفاده شدهاست.
۱۹۸۴: Gateshead اولین خرید انلاین B2C را بنام SIS/Tesco و خانم Snowball در ۷۲ اولین فروش خانگی انلاین را راه انداخت.
۱۹۸۵: Nissan فروش ماشین و سرمایه گذاری با بررسی اعتبار مشتری به صورت انلاین از نمایندگیهای فروش
۱۹۸۷: Swreg شروع به فراهم اوردن ومولفهای اشتراک افزار و نرمافزار به منظور فروش انلاین محصولاتشان از طریق مکانیسم حسابهای الکترونیکی بازرگانی.
۱۹۹۰: Tim Berners-Lee اولین مرورگر وب را نوشت، وب جهان گستر، استفاده از کامپیوترهای جدید
۱۹۹۴: راهبر وب گرد: Netscape در اکتبر با نام تجاری Mozilla ارایه شد. Pizza Hut در صففحه وب سفارش دادن انلاین را پیشنهاد داد. اولین بانک انلاین باز شد. تلاشها برای پیشنهاد تحویل گل و اشتراک مجله به صورت انلاین شروع شد. لوازم بزرگسالان مثل انجام دادن ماشین و دوچرخه به صورت تجاری در دسترس قرار گرفت. Netscape 1.0 در اواخر ۱۹۹۴ با رمزگذاری SSL که تعاملات مطمئن را ایجاد میکرد، معرفی شد.
۱۹۹۵: Jeff Bezos، Amazon.com و اولین تجارتی ۲۴ ساعته رایگان را راه انداخت. ایستگاههای رادیوی اینترنتی رایگان، رادیو HK ورادیوهای شبکهای شروع به پخش کردند. Dell و Cisco به شدت از اینترنت برای تعاملات تجاری استفاده کردند. eBay توسط Pierre Omidyar برنامه نویس کامپیوتر به عنوان وب سایت حراج بنیانگذاری شد.
۱۹۹۸: توانایی خریداری و بارگذاری تمبر پستی الکترونیکی برای چاپ از اینترنت. گروه Alibaba در چین با خدمات B2B و C2C, B2C را با سیستم خود تاییدی تاسیس شد.
۱۹۹۹: Business.com به مبلغ ۷٫۵ میلیون دلار به شرکتهای الکترونیکی فروخته شد. که در سال ۱۹۹۷ به ۱۴۹٬۰۰۰ دلار خریداری شده بود. نرمافزار اشتراک گذاری فایل Napster راه اندازی شد. فروشگاههای ATG برای فروش اقلام زینتی خانه به صورت انلاین راه اندازی شد.
۲۰۰۰: The dot-com bust
۲۰۰۲: ایبی برای پیپال ۱٫۵ میلیون دلار بدست اورد. Niche شرکتهای خرده فروشی و فروشگاههای CSN و فروشگاهای شبکهای را با منظور فروش محصولات از طریق ناحیههای هدف مختلف نسبت به یک درگاه متمرکز.
۲۰۰۳: Amazon.com اولین سود سالیانه خود را اعلان کرد.
۲۰۰۷: Business.com بوسیله R.H. Donnelley با ۳۴۵ میلیون دلار خریداری شد.
۲۰۰۹: Zappos.com توسط Amazon.com با قیمت ۹۲۸ میلیون دلار خریداری شد. تقارب خرده فروشان و خرید اپراتورهای فروش وبسایتهای خصوصی RueLaLa.com بوسیله GSI Commerce به قیمت ۱۷۰ میلیون دلار بعلاوه سود فروش از تا سال ۲۰۱۲.
۲۰۱۰: Groupon گزارش داد پیشنهاد ۶ میلیار دلاری گوگل را رد کردهاست. در عوض این گروه طرح خرید وب سایتهای IPO را تا اواسط ۲۰۱۱ دارد.
۲۰۱۱: پروژه تجارت الکترونیک امریکا و خرده فروشی انلاین به ۱۹۷ میلیارد دلار رسیدهاست که نسبت به ۲۰۱۰ افزایش ۱۲ درصدی داشتهاست. Quidsi.com, parent company of Diapers.comتوسط Amazon.com به قیمت ۵۰۰ میلیون بعلاوه ۴۵ میلیون بدهکاری و تعهدات دیگر خریداری شد.
چکیده
تجارت الکترونیکی را میتوان انجام هرگونه امور تجاری بصورت آنلاین و ازطریق اینترنت بیان کرد. این تکنیک در سالهای اخیر رشد بسیاری داشتهاست و پیشبینی میشود بیش از این نیز رشد کند. تجارت الکترونیکی به هرگونه معاملهای گفته میشود که در آن خرید و فروش کالا و یا خدمات از طریق اینترنت صورت پذیرد و به واردات و یا صادرات کالا ویا خدمات منتهی میشود. تجارت الکترونیکی معمولاً کاربرد وسیع تری دارد، یعنی نه تنها شامل خرید و فروش از طریق اینترنت است بلکه سایر جنبههای فعالیت تجاری، مانند خریداری، صورت بردار ی از کالاها، مدیریت تولید و تهیه و توزیع و جابهجایی کالاها و همچنین خدمات پس از فروش را در بر میگیرد. البته مفهوم گستردهتر تجارت الکترونیک کسب و کار الکترونیک میباشد.
جایگاه تجارت الکترونیک در کشورهای جهان
در مدت کوتاهی که از آغاز عمر تجارت الکترونیک در جهان معاصر میگذرد، این فعالیت رشد بی سابقهای را در کشورهای پیشرفته داشتهاست و پیش بینی میشود در آینده نزدیک با سرعت شگفت انگیزی در سطح جهان توسعه یابد. بر اساس آمار محاسبه شده موسسات معتبر اقتصادی نیز پیش بینی شدهاست که گستره این فعالیت تا سال ۲۰۱۰ به طور متوسط ۵۴ الی ۷۱ درصد رشد خواهد کرد که نشان دهنده شتاب دار بودن حرکت آن است.
در ایران
تجارت الکترونیک در ایران بسیار نوپا و در مراحل اولیهاست. اما اهمیت فناوری اطلاعات باعث شده تا تدوین و اجرای قوانین و لوایح مورد نیاز در این عرصه همواره مد نظر مسئولان ایران باشد. اما بهنظر میرسد با وجود برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی متعدد هنوز میزان آگاهی افراد و تجار کشور از نحوه استفاده از امکانات موجود برای تجارت الکترونیک کم است. از سوی دیگر نبود شناخت از میزان امنیت موجود در شبکه داخلی و جهانی باعث شدهاست که اطمینان لازم وجود نداشته باشد البته برخی از فروشگاه های اینترنتی با استفاده از روش هایی مانند نماد اعتماد،تحویل درب منزل و یا گارانتی برگشت وجه سعی کرده اند تا اعتماد خریداران را جلب نمایند. پیشبینی می شود که فروشگاه های اینترنتی بتدریج جای خود را در میان خریداران پیدا خواهند کرد.
انواع تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک را میتوان از حیث تراکنشها(Transactions) به انواع مختلفی تقسیم نمود که بعضی از آنها عبارتند از:
ارتباط بنگاه و بنگاه (B2B): به الگویی از تجارت الکترونیکی گویند، که طرفین معامله بنگاهها هستند.
ارتباط بنگاه و مصرف کننده (B2C): به الگویی از تجارت الکترونیک گویند که بسیار رایج بوده و ارتباط تجاری مستقیم بین شرکتها و مشتریان میباشد.
ارتباط مصرف کنندهها و شرکتها (C2B): در این حالت اشخاص حقیقی به کمک اینترنت فراوردهها یا خدمات خود را به شرکتها میفروشند.
ارتباط مصرفکننده با مصرفکننده (C2C): در این حالت ارتباط خرید و فروش بین مصرفکنندگان است.
ارتباط بین بنگاهها و سازمانهای دولتی (B2A): که شامل تمام تعاملات تجاری بین شرکتها و سازمانهای دولتی میباشد. پرداخت مالیاتها و عوارض از این قبیل تعاملات محسوب میشوند.
ارتباط بین دولت و شهروندان (G2C): الگویی بین دولت و توده مردم میباشد که شامل بنگاههای اقتصادی، موسسات دولتی و کلیه شهروندان میباشد. این الگو یکی از مولفههای دولت الکترونیک میباشد.
ارتباط بین دولتها (G2G): این الگو شامل ارتباط تجاری بین دولتها در زمینههایی شبیه واردات و صادرات میباشد.
البته باید گفت که انواع بالا کاملاً مستقل از هم نیستند و گاهی که تاکید بر خرید و فروش ندارند در قالب کسب و کار الکترونیک میآیند
شکاف دیجیتالی
شکاف دیجیتال اصطلاحی است در اشاره به فاصله بین مردمانی که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند با مردمانی که دسترسی بسیار محدودی به این فناوریها داشته یا اصلاً دسترسی ندارند. این عبارت شامل عدم تعادل در دسترسی فیزیکی به فناوری (تکنولوژی) نیز میشود، مانند عدم تعادل در داشتن منابع و مهارت برای دسترسی موثر و مفید به فناوری و محسوب شدن به عنوان شهروند دیجیتال. به عبارت دیگر، شکاف دیجیتال یعنی دسترسی نابرابر برخی از اعضای جامعه به فناوری اطلاعات و ارتباطات. شکاف دیجیتال با مفهوم شکاف دانش ارتباطی نزدیک دارد. شکاف دیجیتال میتواند بر پایه جنسیت، درآمد و نژاد باشد. علاوه بر وجود شکاف در یک جامعه، وجود شکاف دیجیتال بین کشورهای جهان را شکاف دیجیتال جهانی میگویند.
شکاف دیجیتالی چالشی است که امروزه دنیای مجازی با آن رو به رو شدهاست و یکی از محورهای اصلی دومین دوره اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی تونس، به این امر اختصاص یافتهاست.
در دهه ۱۹۹۰ و قبل از ورود رسانههای دیجیتالی، متفکران به وجود «شکاف آنالوگی» اشاره میکردند و از این اصطلاح وجود تمایز و تفاوت بر حسب تولید محتوا و دسترسی به فناوریهای رسانههای سنتی نظیر رادیو، تلویزیون و تلفن را مراد میکردند. افزون بر نابرابری در دسترسی و مصرف، نابرابریهای ساختاری در تولید هم وجود داشت که هنوز هم به قوت خود باقی است. همین امر موجب شد که رسانههای غربی با تسلط بر برنامههای خبری، تلویزیونی و فیلمها در سطح جهان به تاخت و تاز در زمینه حفظ انحصارطلبانه تکنولوژی ادامه دهند.
تعاریف شکاف دیجیتالی
در مورد معنای اصطلاح «شکاف دیجیتالی» و شاخصهای آن هنوز اختلاف نظر وجود دارد. شکاف دیجیتالی اصطلاحی است که برای بیان نابرابریهای توزیع جهانی در زمینهٔ دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات استفاده میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت تا اندازهای شکاف دیجیتالی نشانهای از تهدید قدرتهای نیرومندی است که جهان را در قرن بیست و یکم به بخشهایی نابرابر از نظر دسترسی به اطلاعات تقسیم میکنند. به تعبیری دیگر شکاف دیجیتالی نابرابریهای موجود میان کشورهای مختلف جهان است که از چگونگی بهرهگیری آنان از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی ناشی میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت تا اندازهای شکاف دیجیتالی نشانهای از تهدید قدرتهای نیرومندی است که جهان را در قرن بیست و یکم به پارههایی نابرابر از نظر دسترسی به اطلاعات تقسیم میکنند. برخی استدلال میکنند نیروهای مذکور موجب شدهاند اغلب ملل جهان در دام عقب ماندگی دائمی گرفتار شوند.
شکاف دیجیتالی در معنای عام کلمه بازتاب فقر، کمبود سواد کافی و بهداشت و سایر ضرورتهای اجتماعی است. در این تعریف اعتقاد بر این است که رایانه و سایر فناوریها، لازم هستند اما هیچچیز نمیتواند جامعه را وادار به پرکردن شکاف دیجیتالی کند مگر اینکه سواد کافی، فقر و بهداشت مورد توجه قرار گیرند. شکاف دیجیتالی در معنای خاص کلمه عبارت است از نبود ارتباط فیزیکی و دسترسی به شبکه و سختافزار کامپیوتری و آموزش که درصورت تامین آن، این شکاف میان دولتها یا دولت و سازمانهای غیردولتی در داخل و میان کشورها در سطح بینالمللی برداشته خواهد شد.
سیاستمداران و دست اندرکاران تجارت و بازرگانی جملگی عنوان کردهاند که شکاف دیجیتالی بین جهان فقیر در حال توسعه و غرب غنی پیشرفته، از عمدهترین چالشهای اقتصادی قرن به شمار میرود. در همین راستا مجمع عمومی سازمان ملل در ژوئن ۲۰۰۲ اعلام کرد که شکاف دیجیتالی احتمالاً بسیاری از کشورهای در حال توسعه را از نظر اقتصادی در حاشیه قرار خواهد داد. حتی اگر ملتهای فقیر آنقدر شانس بیاورند که باسواد شوند و به یک زبان عمده تکلم کنند، کاربری ایشان از اینترنت در زمینه فعالیتهایی چون بازرگانی، به علت نبود کارت اعتباری، احتمالاً محدود خواهد شد، چه برسد به اینکه بخواهند در محلههای خود مایحتاجشان را به کمک اینترنت تهیه کنند.
پیامدهای شکاف دیجیتالی
بروز شکاف دیجیتالی تاثیرات زیادی در تجارت الکترونیک، اقتصاد و آموزش خواهد داشت. حاصل این امر عقبافتادگی در علوم و فناوری کشورهای در حال توسعه خواهد بود. عمیقتر شدن این شکاف به معنای فاصله گرفتن اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها که نتیجه آن تحمیل کالاها و تولیدات فرهنگی صاحبان تکنولوژی برای سست کردن باورها، سنتها و فرهنگهای کشورهای در حال توسعه که پیامدش نوعی استثمار فرهنگی، بحران بیهویتی نسل جوان، یاس و افسردگی در سطح جوامع خواهد شد.
راهکارهای برطرف کردن شکاف دیجیتالی
مهمترین مسائل در پرکردن شکاف دیجیتالی توجه به سواد و بالا بردن سطح علمی افراد، توزیع صحیح دسترسی به اینترنت، ایجاد شرایطی برای دسترسی همهٔ مردم به تکنولوژی و فناوری، توضیح و تشریح ضرورت استفاده از تکنولوژی اینترنت در عرصهٔ تجارت، برنامهریزی مناسب و مدون برای تجهیز مدارس به شبکههای اینترنتی و... است.
وسیعترین پژوهش جهت سنجش شکاف دیجیتالی توسط شبکه اوربیکام یونسکو انجام شدهاست. این پژوهش از تعریف شکاف دیجیتالی گرفته تا دستاوردهای آموزشی و نیز استفاده از فناوری را مورد بررسی قرار دادهاست. مفهوم دولت اطلاعاتی در این پژوهش به مجموعهای از شبکههای اطلاعاتی، آموزش و مهارتها مورد استفاده قرار گرفته و یا به منظوراستفاده منسجم و فشرده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در نظر گرفته شدهاست.
سام کارلسون اقتصاددان، مدیر و بنیانگذار موسسه ورلد لینکس در واشنگتن است. فعالیتهای این موسسه در زمینهٔ از بین بردن شکاف دیجیتالی است. کارلسون با بازدید از مدارس منطقه واشنگتن دیسی در تابستان ۱۹۹۶ مشاهده کرد، تکنولوژی دگرگونی وسیعی در روشهای یادگیری کودکان به وجود آوردهاست. او بر اساس مشاهدات خود می گوید: «کاملاً روشن است که اگر بانک جهانی تمام فعالیت خود را بر آموزشهای پایهای ساکنین کشورهای فقیر و آفریقایی متمرکز سازد، ۲۵ سال طول خواهد کشید تا تمامی این افراد از دوره آموزش ابتدایی همگانی برخوردار شوند اما در صورت تحقق این امر نیز تمامی مشکلات آنان حل نخواهد شد». ورلد لینکس در سال ۱۹۹۹ با مشارکت شرکتها و دیگر سازمانهای غیرانتفاعی، کوششهای خود را برای ارتقا سطح آموزش کشورهای درحال توسعه شروع کرد. هدف اساسی این موسسه آموزش معلمان و دانش آموزان کشورهای در حال توسعه برای استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور ارتقا روشهای آموزش و یادگیری است.
نتیجه
اگر روزی دولتهایی که هنوز انقلاب اطلاعاتی را تجربه نکردهاند، بتوانند دراین مسیر گام بگذارند و با تحول دولت خود به دولت الکترونیک برسند، مطمئناً خواهند توانست حاشیهراندگی از نوع جدید را پشت سر گذاشته و دوباره به بطن جامعهٔ جهانی باز گردند، ولی تا این تحول به وقوع نپیوستهاست، هنوز آنها در کنارههای خط اطلاعات منتظر خواهند بود تا نوبت آنها برسد. این حاشیهنشینی باعث میشود تا تعادل نیروهای بینالمللی نیز بهم بخورد. مناسبات داخلی و بینالمللی هم از این پس حول محور انقلاب اطلاعات در حال تحول است و تا دولتی خود را با این موج سریع همگام نکند، نخواهد توانست به معادلات قدرت در امور داخلی و بینالمللی چنگ بیندازد. آنچه مسلم است برای کاهش شکاف دیجیتالی و در حقیقیت حفظ سهم گسترش فناوری اطلاعات در سبد خانوارهای ایرانی، میبایست رسانههای ملی و غیردولتی کشور در جهت اطلاعرسانی مفاهیم و اصول این عصر به کاربران مختلف خود بکوشند.
وب مفهومی چارچوبی مشترک مبتنی بر آدرسهای اینترنتی بوجود آورد که اجازه میدهد در سرتاسر برنامهها، برنامههای بزرگ و محدودههای اجتماعی، اطلاعات به همدیگر مرتبط شوند، به اشتراک گذاشته شوند و قابلیت استفاده مجدد پیدا کنند. با استفاده از تکنولوژیهای کنسرسیوم جهانگستر(w۳c) در وب مفهومی افراد یا دستگاها میتوانند با استفاده از یک نمونه از اطلاعات از یک مجموعه به مجموعه بی انتهایی از اطلاعات مرتبط به آن مطلب که در پایگاهای اطلاعاتی سرتاسر جهان دستیابی کند. این پایگاها از طریق شبکه سخت افزاری و کابل کشی به هم مرتبط نشدهاند بلکه این اطلاعات پراکنده در مناطق مختلف جغرافیایی بوسیله پارامترهای مشترکی مانند: یک شخص خاص، یک مکان خاص، یک ایده و نظریه خاص، یک مفهوم خاص و.... به هم پیوند داه میشوند.

اهداف اصلی وب مفهومی
وب مفهومی، شبکهای از اطلاعات به هم مرتبط است. خیلی از اطلاعاتی که در طول روز آنها را از اینترنت استفاده میکنیم در یک جا نیستند. برای مثال شما صورتحساب بانکی خود را در اینترنت در سایت بانک مربوطه و عکسهای خود را در آلبوم اینترنتی در سایتی دیگر و قرار ملاقاتهای خود را باز در جایی دیگر میبینید. اما آیا میتوانید عکسهای خودتان را در تقویم خودتان ببینید و بفهمید کی آن عکس را گرفتهاید و در آن وقت چه میکردید؟ آیا میتوانید گزارشهای بانکی خود را در تقویم خود ببینید؟ چرا نه؟! چون شبکهای ازاطلاعات به هم مرتبط شده ندارید. چون هرکدام از اطلاعات شما بوسیله برنامهای خاص کنترل میشوند و در سایت خاصی نگهداری میشوند.
دیدگاه وب مفهومی این است که مبانی وب را از تکیه بر مستندات و فایلها به پایه ریزی بر اساس اطلاعات گسترش دهیم. اطلاعات یک مطلب باید بتوانند به مستندات مورد استفاده در معماری عمومی وب دسترسی داشته باشند، مثلاً آدرسهای اینترنتی باید قابلیت اتصال به مستند دیگر یا قسمت از آن را که در رابطه با همین موضوع است در حال حاضر ارتباط داشته باشند. این یعنی اینکه ایجاد یک چارچوب مشترکی که اجازه بدهد اطلاعات قابلیت اشتراک گذاری و استفاده مجدد در سرتاسر برنامهها، برنامههای خیلی بزرگ و محدودههای ارتباطی و اجتماعی بصورت اتوماتیک و خودکار با کیفیت و درستی ابزارهای دستی، که شامل قابلیت ایجاد ارتباطات جدید و قابل نمایش در میان اطلاعات باشد.
فضای مجازی مجتمع یا مجتمع فضای مجازی (محاسبات ابری-رایانش ابری)
مجتمع فضای مجازی یا فضای مجازی مجتمع چیست؟
تصورکنید کامپیوتر و تمام دستگاههای قابل حملتان (مثل موبایل و لپ تاپ و کتاب خوان و...) در تمام اوقات با هم همسان سازی شده باشند(sync سنکرون باشند). تصورکنید هر وقت که اراده کردید به تمام اطلاعات شخصی خودتان دسترسی پیدا کنید. تصورت کنید توانایی دسته بندی و سازماندهی و جستجوی تمام اطلاعاتتان را روی اینترنت داشته باشید. تصور کنید که بتوانید تمام اطلاعات خود را از قبیل عکس، فیلم، مطلب، ایمیل، فایلها و مدارک، و... را برای دوستان، فامیل، همکاران بصورت فوری به اشتراک بگذارید. همه اینها وعدهای مجتمع فضای مجازی شخصی است.
این مطلب را درک و باور کنید یا نه، به هر حال احتمالاً همین الآن در حال استفاده از یک سرویس مبتنی بر فضای مجازی مجتمع هستید. و تقریباً همه کسانی که با کامپیوتر کار میکنند. gmail و google docs دو نمونه اولیه از مجتمع فضای مجازی هستند که ما حتی فکرش را هم نمیکردیم که بر پایه همین نوع سرویس باشند.
بطور خلاصه، فضای مجازی مجتمع شخصی به این معنی است که: همه بخشهای اطلاعاتی که در طول زندگی و راجع به هرجنبه از زندگیتان در هروقت که نیاز داشته باشید دم دست شما و آماده برای استفاده شما هستند. اطلاعات باید سیار و همراه، قابل انتقال و در هر لحظه قابل دستیابی باشد. شاه کلید امکان پذیر شدن، قابلیت حمل و تعاملی شدن اطلاعاتتان همسان و به روز بودن اطلاعات شما در میان دستگاهها مورد استفاده شما(مانند لپ تاپ، موبایل و...)مثل اطلاعات به اشتراک گذاشته شده باشند. اطلاعات به اشتراک گذاشته شده، اطلاعاتی هستند که در هرجاکه اراده کنیم به آنها دسترسی پیدا میکنیم، مثل هر شبکههای اجتماعی مجازی، بانکها، وبلاگها، اتاقهای خبری، اجتماعات اقتصادی و غیره. نهایتاً، فضای مجازی مجمتمع شخصی که شامل همه اطلاعاتتان از دفترچه تلفن و آدرسهایتان گرفته تا کلکسیون آهنگها و صداها و مدارک و گزارشهای کاری و اقتصادی و.... به فضای مجازی مجتمع عمومی و فضای مجازی مجتمع دیگران متصل خواهد شد. همه چیز به هم متصل خواهد شد. این یعنی اینکه در هر جای اینترنت که با آن سرو کله دارید، مانند کار کردن با افراد دیگر، میتوانید به آن اطلاعات مورد نظرتان اتصال برقرار کنید. این قضیه شامل، شبکههای اجتماعی، بانکها، دانشگاهها، محلهای کاری، فامیل و دوستان خودتان هم میشود. مطمئناً، شما خواهید توانست که چه قسمتی از اطلاعات شما عمومی و چه قسمتی بصورت خصوصی بماند. دستهای از فضای مجازی مجتمع شخصی، شکل جدیدی از شبکههای اجتماعی مجازی را شکل خواهند داد که تنظیمات حریم شخصی بیشتری از امثال فیس بوک خواهند داشت، و ویژه تر خواهند شد اگر این دسته بندیها فامیل محور یا تجارت گرا باشند.(حریم شخصی مسئله بزرگ آمار جرم در فضای مجازی مجتمع افراد خواهد شد). سرانجام، ابزارها ودستگاههای شما(در فضای مجازی مجتمع)، درباره شما یاد می گیرند و می فهمند شما چه کار میکنید، به کجا میروید و قصد انجام چه کاری را دارید و قتی شما به سراغ آنها میروید. ممکنه این نظرات شبیه داستانهای علمی تخیلی به نظر برسد، اما مطمئناً ما را به سمتی فضای مجازی مجتمع سوق خواهد داد. هرچند هنوز کاملاً وجود ندارد. ما در حال ایجاد فضای مجازی مجتمع شخصیمان هستیم.
فضای مجازی مجتمع شخصی شما
فضای مجازی مجتمع شخصی راهی برای ارتباط تجربههای کاربران، همگرایی(و متمرکزشدن و یکی شدن) تکنولوژها با دستگاهها و سخت افزارهایی که از سیستم عاملهای مشابهی استفاده میکنند، شبکههای به هم مرتبط (مانندشبکههای رادیویی)است. اما با وجود همگرایی تکنولوژیها، سخت افزارها به سمت تنوع و واگرایی بیشتر میل میکنند. چالش بعدی این است که بفهمیم چگونه در سرتاسر این تنوع دستگاهها بصورت مستمر ارتباط برقرار کنیم. مجتمع سازی(محاسبات ابری) امروزی در میان کل تولیدات یک شرکت بخصوص بصورت خیلی خوبی سنکرون اطلاعات(همسان سازی و همزمان سازی)و مطالب صورت گرفتهاست. با پیش زمینه فضای مجازی مجتمع شخصی، مصرف کنندگان میتوانند پخش کنند: آهنگ، تصاویر، محصولات و چیزهای خیلی زیادتری از هر مطلبی که امکان دسترسی به آن را دارند و از هر دستگاه سخت افزاری که دارند و هرجا که اتفاق میافتد، را داشته باشند.
سرویسهای «فضای مجازی مجتمع»از چه چیزیهای تشکیل میشوند
راه تولید کنندگان و تحلیل گران نشان میدهد که فضای مجازی مجتمع در تمام نقاط جهان بصورت پراکندهاست. برخی از ابهامات در جو تجارت و برخی در هنگام مشخص شدن برخی اشکالات فنی است. وقتی (الکی)به هرچیزی برچسب فضای مجازی مجتمع بچسبانند، این اصطلاح معنی خودش را از دست میدهد و به عبارت دیگر لوث میشود.
شرکت بینالمللی اطلاعات کامپیوتر(IDC) با لیست دم دستی بدرد بخوری آمده تا تعیین کند چه چیزهای را میشود برچسب فضای مجازی مجتمع زد و چه چیزهای را نه؟!
مشخصات کلیدی سرویسهای «فضای مجازی مجتمع
اطلاعات بوسیله شخص ثالث، خارج از محدوده سایت ایجاد شده باشد.
بوسیله اینترنت قابلیت دسترسی داشته باشد.
حداقل یا هیچ فرد ماهر در زمینه فناوری اطلاعات برای پیاده سازی آن نباشد.
تامین کننده باشد: یعنی خودش تامین کننده نیازهای درخواستها باشد، تقریباً همزمان استقرار پیدا کند(همزمان در اینترنت و دستگاههای متصل به آن، لپ تاپ و پخش کنندهها و کامپیوتر هیا شخصی و...)، بصورت پویا و خوب دسته بندی شود
مدل قیمت گذاری داشته باشد: بصورت خوب دسته بندی شود، کاربردی باشد(مبتنی براستفاده کاربر باشد)(حداقل قابلیت انتخاب داشته باشد).
رابط کاربر خوب داشته باشد(قابلیت نمایش در مرورگر و جانشین داشته باشد. به قول معروف Userfriendly باشد).
رابط سیستم داشته باشد: توابع کتابخانهای وب سرویسی داشته باشد.
قابلیت اشتراک گذاری منابع یا نسخههای مشترک را داشته باشد(قابلیت سفارشی کردن در حیطه سرویسهای اشتراک گذاری).
وبنوشت
وبنوشت یا وبلاگ که به آن تارنوشت ، تارنگار یا بلاگ (به انگلیسی: Blog) هم میگویند، نوعی از صفحات اینترنتی است با محتوای شخصی که مطالب آن بر مبنای زمانی که ثبت شده گروهبندی و به ترتیب از تازهترین رخداد به قدیم ارائه میگردد. نویسندهٔ وبنوشت، وبنویس یا تارنویس نامیده میشود و ممکن است بیش از یک نفر باشد، وبنویس به گزارش مداوم رویدادها، خاطرات، و یا عقاید یک شخص یا یک سازمان میپردازد. واحد مطالب در وبنوشت، پست است، در حالی که واحد مطالب در وبگاه صفحه میباشد. معمولاً در انتهای هر مطلب، برچسب تاریخ و زمان، نام نویسنده و پیوند ثابت به آن یادداشت ثبت میشود. فاصلهٔ زمانی بین مطالب وبنوشت لزوماً یکسان نیست و زمان نوشتهشدن هر مطلب به خواست نویسندهٔ وبنوشت بستگی دارد. مطالب نوشته شده در یک وبنوشت همانند محتویات یک وبگاه معمولی در دسترس کاربران قرار میگیرد. در بیشتر موارد وبنوشتها دارای روشی برای دسترسی به بایگانی یادداشتها هستند (مثلاً دسترسی به بایگانی بر حسب تاریخ یا موضوع). بعضی از وبنوشتها امکان جستجو برای یک واژه یا عبارت خاص را در میان مطالب به کاربر میدهند.
واژهشناسی و واژهگزینی
واژهٔ وبلاگ اولینبار توسط یورن بارگر استفاده شد که یک همآمیزی از دو واژهٔ وب و لاگ است. واژهٔ لاگ، واژهایست از ریشه واژهٔ یونانی لوگاس که در قرون میانه در معنای دفتر گزارش سفر کشتیها به کار میرفتهاست. لاگ در زبان تخصصی رایانه به پروندههایی گفته میشود که گزارش وقایع رخداده در رایانه را ثبت میکنند. بلاگ نیز شکل کوتاهشده وبلاگ است.
انواع وبنوشتها
به جز نوع نوشتاری وبنوشت، با گسترش روزافزون فناوریهای اینترنتی، سامانههای نوینی از وبنوشتها نیز گسترش پیدا کردهاست.
در حال حاضر وبنوشتها به صورتهای مختلفی مانند وبنوشت عکسی، ویدئو بلاگ، فلش بلاگ، پادکست و صدا بلاگ نیز وجود دارند.
تاریخ وبنویسی
نخستین وبنوشت دنیا SCRIPTING NEWS متعلق به دیوید واینر بود. در آغاز سال ۱۹۹۹ ۲۳ وبنوشت در اینترنت وجود داشت و در عرض چند ماه تعداد آنها به میلیونها وبنوشت رسید که از نقاط مختلف جهان مینوشتند.
وبنوشتهای فارسی
در ایران نخستین وبنوشت را سلمان جریری دانشجوی ۲۳ ساله مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در ۱۶ شهریور ۱۳۸۰ ایجاد کرد و موج وبنویسی در مهرماه ۱۳۸۰، توسط حسین درخشان روزنامه نگار مقیم تهران مقالهای با عنوان«چگونه در اقیانوس اطلاعاتی این روزها غرق نشویم» در مجله دنیای کامپیوتر در ایران آغاز شد. نخستین وبنوشت فارسی زبان ایرانی با استفاده از «بلاگ اسپات» و دوماه پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ راه اندازی شد. چندماه بعد نخستین ارائهدهندهٔ خدمات وبنوشت فارسی یعنی «پرشین بلاگ» راه اندازی شد. در سال اول حدود ۱۰۰ وبنوشت ایجاد شد و سالهای بعدی با ایجاد سرویسهای پرشین بلاگ، بلاگ اسکای و بلاگفا به دهها هزار رسید.
طبق اطلاعات مندرج در سایت بلاگ سنسوس، در سال ۲۰۰۸ وبنوشتهای فارسی در رتبه دهم زبانهای وبنوشتی رایج در جهان قرار داشتند. گزارشهای جدید نشان میدهد که در مجموع بیش از ۴٫۵ میلیون وبنوشت فارسی به ثبت رسیده که در میان آنها بیش از ۴۵۰ هزار وبنوشت فعال وجود دارد. در حال حاضر در ایران بیش از هشت میلیون وبنوشت ثبت شده وجود داشته و ایران از این حیث جایگاه دهم را در جهان داراست.
در میان افغانان نخستین وبنوشت را ضیا افضلی به نام «غزل امروز افغانستان» از کانادا نوشتهاست. نخستین وبنوشتی که از داخل افغانستان نوشته شدهاست را وحید پیمان ایجاد کرد.
ارائهدهنده خدمات وبنوشت
وبگاه ارائهدهندهٔ خدمات وبنوشت یک نوع وبگاه است که با کمک آن میتوان به سادگی وبنوشت ایجاد کرد. بسیاری از این وبگاههای ارائه کنندهٔ این نوع خدمات، از نرمافزارهای وبنوشت معروف استفاده میکنند. به عنوان نمونه وردپرس دات کام از نرمافزار وردپرس استفاده میکند. مزیت این نوع وبگاهها در آن است که کاربر خود مجبور به میزبانی و پیکربندی نرمافزار نیست. در مقابل، تمام تنظیمات نرمافزار وبنوشت هم برای کاربر در دسترس نخواهد بود.
این نوع وبگاهها خدمات مختلفی را ارائه میکنند. متداولترین این خدمات، امکان ایجاد وب نوشت نوشتاری است. برخی از این وبنوشتها امکان ایجاد وبنوشت عکسی (فتوبلاگ)، وبنوشت صوتی (پادکست)، و یا وبنوشت ویدیوئی (ویدئوبلاگ) را نیز ارائه میکنند.
ارائهدهندگان خدمات وبنوشت فارسی
وبگاههای ارایه کنندهٔ خدمات وبنوشت به فارسی، ابتدا متمرکز بر خدمات وبنوشت متنی بودند اما تدریجاً انواع دیگر خدمات، نظیر میزبانی پادکست و وبنوشتهای تصویری را نیز ارائه کردند.
اولین وبنوشت دهندهٔ تماماً فارسی، پرشینبلاگ است که در ۲۳ خرداد ۱۳۸۱ کار خود را رسماً آغاز کرد. تا پیش از آن، وبنوشت دهندههای چند زبانه نظیر بلاگر را میشد برای وبنوشتهای فارسی به کار گرفت. در طول سالهای دههٔ ۸۰ و ۹۰ خورشیدی، برتعداد وبنوشت دهندههای تماماً فارسی افزوده شد. آمار رسمی از تعداد این وبگاهها موجود نیست اما گمان میرود که حدود ۳۵۰ وبنوشت دهندهٔ تماماً فارسی مشغول فعالیتاند.
از جمله ارائهدهندگان خدمات وبنوشت به فارسی میتوان به بلاگ اسکای، بلاگفا، پارسی بلاگ، پرشینبلاگ و میهن بلاگ اشاره کرد.
تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک (به انگلیسی: Electronic commerce) فرایند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای کامپیوتری و اینترنت است.
تاریخچه
ارتباط بین تجارت و تکنولوژی دیر زمانی است که وجود داشته و ادامه دارد. در واقع، یک پیشرفت تکنیکی باعث رونق تجارت شد و آن هم ساخت کشتی بود. در حدود ۲۰۰۰سال قبل از میلاد، فینیقیان تکنیک ساخت کشتی را بکار بردند تا از دریا بگذرند و به سرزمینهای دور دست یابند. با این پیشرفت، برای اولین بار مرزهای جغرافیایی برای تجارت باز شد و تجارت با سرزمینهای دیگر آغاز گشته و روشهای خلاقانه ای بصورتهای گوناگون به آن اضافه شد تا امروز که یکی از محبوبترین روشهای تجارت خرید اینترنتی در دنیای وب است. شما میتوانید در زمانهای پرت، در هر زمان و مکان حتی با لباس خواب میتوانید اینکار را بکنید. به معنای واقعی هر کسی میتواند صفحه اینترنتی خود را ساخته و کالاهای مورد نیازش را در آن ارایه دهد. البته تاریخچه تجارت الکترونیک با تاریخچه اختراعات قدیمی مثل کابل، مودم، الکترونیک، کامپیوتر و اینترنت پیوند خوردهاست. تجارت الکترونیک به شکل کنونی در سال ۱۹۹۱ محقق شد. از آن زمان هزاران هزار کسب و کار و تجار وارد این دنیا شدهاند. در ابتدا تجارت الکترونیک به معنای فرایند انجام اعمال تراکنش الکترونیکی مورد نظر را انجام دادن بود.درواقع تجارت الکترونیک برای اسان سازی معاملات اقتصادی به صورت الکترونیک تعریف شد. استفاده از این فناوری مانند Electronic Data Interchange (EDI)تبادل الکترونیکی اطلاعات وElectronic Funds TRANSFER (EFT) انتقال الکترونیکی سرمایه، که هر دو در اواخر ۱۹۷۰ معرفی شدهاند. و به شرکتها و سازمانها اجازه ارسال اسناد الکترونیکی را داد. و اجازه تجارت کردن با ارسال اسناد تجاری مثل سفارشهای خرید یا فاکتورها را به صورت الکترونیکی، میدهد. با رشد و پذیرش کارت اعتباری،(ATM) Automated teller machine ماشین تحویلدار خودکار و تلفن بانک در دهه ۱۹۸۰ باعث فرم گیری تجارت الکترونیک شد. نوع دیگر تجارت الکترونیک سیستم رزرواسیون هواپیمایی بوسیله Sabre در امریکا و Travicom در بریتانیا، ارایه شدهاست. از دهه ۱۹۹۰ به بعد تجارت الکترونیک شامل اضافاتی مثل enterprise resource planning system (ERP) سیستم برنامه ریزی منابع سرمایه، data mining داده کاوی، data warehousing انبار داده شدهاست. در ۱۹۹۰، Tim Bermers-lee مرورگر وب جهان گسترده را اختراع کرد و شبکه ارتباطی اکادمیک را به سیستم ارتباطی هرروز و برای هر شخص در جهان وسیع دگرگون ساخت که اینترنت یا www خوانده میشود. سرمایه گذاری تجاری بروی اینترنت بخاطر کافی نبودن سرمایه گذاری کاملاً محدود شده بود. اگر چه اینترنت محبوبیت جهانی گستردهای در حدود ۱۹۹۴ با استفاده از مرورگر وب Mosaic پیدا کرده بود. معرفی پروتکلهای امنیتی و DSL (اشتراک خط دیجیتال) که ارتباط مستمر را با اینترنت را اجازه میداد حدود ۵ سال طول کشید.. البته در سال ۲۰۰۰ بحران The dot-com bust باعث برشکستگی خیلی از شرکتهای تجاری بزرگ و نتایج ناگواری را بوجود اورد، باعث بازبینی قوانین و افزایش مزایا و امکانات تجارت الکترونیک کردند و تا انتهای سال ۲۰۰۰، خیلی از شرکتهای تجاری امریکایی و اروپایی سرویس هایشان را از طریق اینترنت ارایه دادند. از ان موقع مردم به کلمهای به عنوان تجارت الکترونیک با توانایی خرید کالاهای گوناگون از طریق اینترنت با استفاده از پروتکلهای امنیتی و سرویسهای پرداخت الکترونیکی که در ان مشارکت کردند، اشنا شدند. واز این زمان رقابت شدید بین شرکتها و سازمانها شدت گرفتو با گذشت زمان هم اینرقابت تنگتر شدهاست. جالب این که تا پایان سال ۲۰۰۱ بیش از ۲۲۰ بیلیون دلار معاملات مالی توسط صدها سایت تجاری بر روی اینترنت انجام پذیرفتهاست و در همین سال مدل تجارت الکترونیک B2B دارای در حدود ۷۰۰ میلیارد تراکنش بود. و در سال ۲۰۰۷ سهم تجارت الکترونیک در خرده فروشی کل دنیا ۳٫۴ % بودهاست که انرا در سال ۲۰۱۰، ۵٫۱ % اعلام نمودند که این امار رشد سریع این شیوه تجارت کردن را می رساند.
سیر زمانی
۱۹۷۹: Michael Aldrich خرید آنلاین را اختراع کرد
۱۹۸۱: Thomson Holidays اولین خرید انلاین B2B را در بریتانیا ایجاد کرد.
۱۹۸۲: Minitel سیستم سراسر کشور را در فرانسه بوسیله France Telecom و برای سفارش گیری انلاین استفاده شدهاست.
۱۹۸۴: Gateshead اولین خرید انلاین B2C را بنام SIS/Tesco و خانم Snowball در ۷۲ اولین فروش خانگی انلاین را راه انداخت.
۱۹۸۵: Nissan فروش ماشین و سرمایه گذاری با بررسی اعتبار مشتری به صورت انلاین از نمایندگیهای فروش
۱۹۸۷: Swreg شروع به فراهم اوردن ومولفهای اشتراک افزار و نرمافزار به منظور فروش انلاین محصولاتشان از طریق مکانیسم حسابهای الکترونیکی بازرگانی.
۱۹۹۰: Tim Berners-Lee اولین مرورگر وب را نوشت، وب جهان گستر، استفاده از کامپیوترهای جدید
۱۹۹۴: راهبر وب گرد: Netscape در اکتبر با نام تجاری Mozilla ارایه شد. Pizza Hut در صففحه وب سفارش دادن انلاین را پیشنهاد داد. اولین بانک انلاین باز شد. تلاشها برای پیشنهاد تحویل گل و اشتراک مجله به صورت انلاین شروع شد. لوازم بزرگسالان مثل انجام دادن ماشین و دوچرخه به صورت تجاری در دسترس قرار گرفت. Netscape 1.0 در اواخر ۱۹۹۴ با رمزگذاری SSL که تعاملات مطمئن را ایجاد میکرد، معرفی شد.
۱۹۹۵: Jeff Bezos، Amazon.com و اولین تجارتی ۲۴ ساعته رایگان را راه انداخت. ایستگاههای رادیوی اینترنتی رایگان، رادیو HK ورادیوهای شبکهای شروع به پخش کردند. Dell و Cisco به شدت از اینترنت برای تعاملات تجاری استفاده کردند. eBay توسط Pierre Omidyar برنامه نویس کامپیوتر به عنوان وب سایت حراج بنیانگذاری شد.
۱۹۹۸: توانایی خریداری و بارگذاری تمبر پستی الکترونیکی برای چاپ از اینترنت. گروه Alibaba در چین با خدمات B2B و C2C, B2C را با سیستم خود تاییدی تاسیس شد.
۱۹۹۹: Business.com به مبلغ ۷٫۵ میلیون دلار به شرکتهای الکترونیکی فروخته شد. که در سال ۱۹۹۷ به ۱۴۹٬۰۰۰ دلار خریداری شده بود. نرمافزار اشتراک گذاری فایل Napster راه اندازی شد. فروشگاههای ATG برای فروش اقلام زینتی خانه به صورت انلاین راه اندازی شد.
۲۰۰۰: The dot-com bust
۲۰۰۲: ایبی برای پیپال ۱٫۵ میلیون دلار بدست اورد. Niche شرکتهای خرده فروشی و فروشگاههای CSN و فروشگاهای شبکهای را با منظور فروش محصولات از طریق ناحیههای هدف مختلف نسبت به یک درگاه متمرکز.
۲۰۰۳: Amazon.com اولین سود سالیانه خود را اعلان کرد.
۲۰۰۷: Business.com بوسیله R.H. Donnelley با ۳۴۵ میلیون دلار خریداری شد.
۲۰۰۹: Zappos.com توسط Amazon.com با قیمت ۹۲۸ میلیون دلار خریداری شد. تقارب خرده فروشان و خرید اپراتورهای فروش وبسایتهای خصوصی RueLaLa.com بوسیله GSI Commerce به قیمت ۱۷۰ میلیون دلار بعلاوه سود فروش از تا سال ۲۰۱۲.
۲۰۱۰: Groupon گزارش داد پیشنهاد ۶ میلیار دلاری گوگل را رد کردهاست. در عوض این گروه طرح خرید وب سایتهای IPO را تا اواسط ۲۰۱۱ دارد.
۲۰۱۱: پروژه تجارت الکترونیک امریکا و خرده فروشی انلاین به ۱۹۷ میلیارد دلار رسیدهاست که نسبت به ۲۰۱۰ افزایش ۱۲ درصدی داشتهاست. Quidsi.com, parent company of Diapers.comتوسط Amazon.com به قیمت ۵۰۰ میلیون بعلاوه ۴۵ میلیون بدهکاری و تعهدات دیگر خریداری شد.
چکیده
تجارت الکترونیکی را میتوان انجام هرگونه امور تجاری بصورت آنلاین و ازطریق اینترنت بیان کرد. این تکنیک در سالهای اخیر رشد بسیاری داشتهاست و پیشبینی میشود بیش از این نیز رشد کند. تجارت الکترونیکی به هرگونه معاملهای گفته میشود که در آن خرید و فروش کالا و یا خدمات از طریق اینترنت صورت پذیرد و به واردات و یا صادرات کالا ویا خدمات منتهی میشود. تجارت الکترونیکی معمولاً کاربرد وسیع تری دارد، یعنی نه تنها شامل خرید و فروش از طریق اینترنت است بلکه سایر جنبههای فعالیت تجاری، مانند خریداری، صورت بردار ی از کالاها، مدیریت تولید و تهیه و توزیع و جابهجایی کالاها و همچنین خدمات پس از فروش را در بر میگیرد. البته مفهوم گستردهتر تجارت الکترونیک کسب و کار الکترونیک میباشد.
جایگاه تجارت الکترونیک در کشورهای جهان
در مدت کوتاهی که از آغاز عمر تجارت الکترونیک در جهان معاصر میگذرد، این فعالیت رشد بی سابقهای را در کشورهای پیشرفته داشتهاست و پیش بینی میشود در آینده نزدیک با سرعت شگفت انگیزی در سطح جهان توسعه یابد. بر اساس آمار محاسبه شده موسسات معتبر اقتصادی نیز پیش بینی شدهاست که گستره این فعالیت تا سال ۲۰۱۰ به طور متوسط ۵۴ الی ۷۱ درصد رشد خواهد کرد که نشان دهنده شتاب دار بودن حرکت آن است.
در ایران
تجارت الکترونیک در ایران بسیار نوپا و در مراحل اولیهاست. اما اهمیت فناوری اطلاعات باعث شده تا تدوین و اجرای قوانین و لوایح مورد نیاز در این عرصه همواره مد نظر مسئولان ایران باشد. اما بهنظر میرسد با وجود برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی متعدد هنوز میزان آگاهی افراد و تجار کشور از نحوه استفاده از امکانات موجود برای تجارت الکترونیک کم است. از سوی دیگر نبود شناخت از میزان امنیت موجود در شبکه داخلی و جهانی باعث شدهاست که اطمینان لازم وجود نداشته باشد البته برخی از فروشگاه های اینترنتی با استفاده از روش هایی مانند نماد اعتماد،تحویل درب منزل و یا گارانتی برگشت وجه سعی کرده اند تا اعتماد خریداران را جلب نمایند. پیشبینی می شود که فروشگاه های اینترنتی بتدریج جای خود را در میان خریداران پیدا خواهند کرد.
انواع تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک را میتوان از حیث تراکنشها(Transactions) به انواع مختلفی تقسیم نمود که بعضی از آنها عبارتند از:
ارتباط بنگاه و بنگاه (B2B): به الگویی از تجارت الکترونیکی گویند، که طرفین معامله بنگاهها هستند.
ارتباط بنگاه و مصرف کننده (B2C): به الگویی از تجارت الکترونیک گویند که بسیار رایج بوده و ارتباط تجاری مستقیم بین شرکتها و مشتریان میباشد.
ارتباط مصرف کنندهها و شرکتها (C2B): در این حالت اشخاص حقیقی به کمک اینترنت فراوردهها یا خدمات خود را به شرکتها میفروشند.
ارتباط مصرفکننده با مصرفکننده (C2C): در این حالت ارتباط خرید و فروش بین مصرفکنندگان است.
ارتباط بین بنگاهها و سازمانهای دولتی (B2A): که شامل تمام تعاملات تجاری بین شرکتها و سازمانهای دولتی میباشد. پرداخت مالیاتها و عوارض از این قبیل تعاملات محسوب میشوند.
ارتباط بین دولت و شهروندان (G2C): الگویی بین دولت و توده مردم میباشد که شامل بنگاههای اقتصادی، موسسات دولتی و کلیه شهروندان میباشد. این الگو یکی از مولفههای دولت الکترونیک میباشد.
ارتباط بین دولتها (G2G): این الگو شامل ارتباط تجاری بین دولتها در زمینههایی شبیه واردات و صادرات میباشد.
البته باید گفت که انواع بالا کاملاً مستقل از هم نیستند و گاهی که تاکید بر خرید و فروش ندارند در قالب کسب و کار الکترونیک میآیند
شکاف دیجیتالی
شکاف دیجیتال اصطلاحی است در اشاره به فاصله بین مردمانی که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند با مردمانی که دسترسی بسیار محدودی به این فناوریها داشته یا اصلاً دسترسی ندارند. این عبارت شامل عدم تعادل در دسترسی فیزیکی به فناوری (تکنولوژی) نیز میشود، مانند عدم تعادل در داشتن منابع و مهارت برای دسترسی موثر و مفید به فناوری و محسوب شدن به عنوان شهروند دیجیتال. به عبارت دیگر، شکاف دیجیتال یعنی دسترسی نابرابر برخی از اعضای جامعه به فناوری اطلاعات و ارتباطات. شکاف دیجیتال با مفهوم شکاف دانش ارتباطی نزدیک دارد. شکاف دیجیتال میتواند بر پایه جنسیت، درآمد و نژاد باشد. علاوه بر وجود شکاف در یک جامعه، وجود شکاف دیجیتال بین کشورهای جهان را شکاف دیجیتال جهانی میگویند.
شکاف دیجیتالی چالشی است که امروزه دنیای مجازی با آن رو به رو شدهاست و یکی از محورهای اصلی دومین دوره اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی تونس، به این امر اختصاص یافتهاست.
در دهه ۱۹۹۰ و قبل از ورود رسانههای دیجیتالی، متفکران به وجود «شکاف آنالوگی» اشاره میکردند و از این اصطلاح وجود تمایز و تفاوت بر حسب تولید محتوا و دسترسی به فناوریهای رسانههای سنتی نظیر رادیو، تلویزیون و تلفن را مراد میکردند. افزون بر نابرابری در دسترسی و مصرف، نابرابریهای ساختاری در تولید هم وجود داشت که هنوز هم به قوت خود باقی است. همین امر موجب شد که رسانههای غربی با تسلط بر برنامههای خبری، تلویزیونی و فیلمها در سطح جهان به تاخت و تاز در زمینه حفظ انحصارطلبانه تکنولوژی ادامه دهند.
تعاریف شکاف دیجیتالی
در مورد معنای اصطلاح «شکاف دیجیتالی» و شاخصهای آن هنوز اختلاف نظر وجود دارد. شکاف دیجیتالی اصطلاحی است که برای بیان نابرابریهای توزیع جهانی در زمینهٔ دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات استفاده میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت تا اندازهای شکاف دیجیتالی نشانهای از تهدید قدرتهای نیرومندی است که جهان را در قرن بیست و یکم به بخشهایی نابرابر از نظر دسترسی به اطلاعات تقسیم میکنند. به تعبیری دیگر شکاف دیجیتالی نابرابریهای موجود میان کشورهای مختلف جهان است که از چگونگی بهرهگیری آنان از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی ناشی میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت تا اندازهای شکاف دیجیتالی نشانهای از تهدید قدرتهای نیرومندی است که جهان را در قرن بیست و یکم به پارههایی نابرابر از نظر دسترسی به اطلاعات تقسیم میکنند. برخی استدلال میکنند نیروهای مذکور موجب شدهاند اغلب ملل جهان در دام عقب ماندگی دائمی گرفتار شوند.
شکاف دیجیتالی در معنای عام کلمه بازتاب فقر، کمبود سواد کافی و بهداشت و سایر ضرورتهای اجتماعی است. در این تعریف اعتقاد بر این است که رایانه و سایر فناوریها، لازم هستند اما هیچچیز نمیتواند جامعه را وادار به پرکردن شکاف دیجیتالی کند مگر اینکه سواد کافی، فقر و بهداشت مورد توجه قرار گیرند. شکاف دیجیتالی در معنای خاص کلمه عبارت است از نبود ارتباط فیزیکی و دسترسی به شبکه و سختافزار کامپیوتری و آموزش که درصورت تامین آن، این شکاف میان دولتها یا دولت و سازمانهای غیردولتی در داخل و میان کشورها در سطح بینالمللی برداشته خواهد شد.
سیاستمداران و دست اندرکاران تجارت و بازرگانی جملگی عنوان کردهاند که شکاف دیجیتالی بین جهان فقیر در حال توسعه و غرب غنی پیشرفته، از عمدهترین چالشهای اقتصادی قرن به شمار میرود. در همین راستا مجمع عمومی سازمان ملل در ژوئن ۲۰۰۲ اعلام کرد که شکاف دیجیتالی احتمالاً بسیاری از کشورهای در حال توسعه را از نظر اقتصادی در حاشیه قرار خواهد داد. حتی اگر ملتهای فقیر آنقدر شانس بیاورند که باسواد شوند و به یک زبان عمده تکلم کنند، کاربری ایشان از اینترنت در زمینه فعالیتهایی چون بازرگانی، به علت نبود کارت اعتباری، احتمالاً محدود خواهد شد، چه برسد به اینکه بخواهند در محلههای خود مایحتاجشان را به کمک اینترنت تهیه کنند.
پیامدهای شکاف دیجیتالی
بروز شکاف دیجیتالی تاثیرات زیادی در تجارت الکترونیک، اقتصاد و آموزش خواهد داشت. حاصل این امر عقبافتادگی در علوم و فناوری کشورهای در حال توسعه خواهد بود. عمیقتر شدن این شکاف به معنای فاصله گرفتن اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها که نتیجه آن تحمیل کالاها و تولیدات فرهنگی صاحبان تکنولوژی برای سست کردن باورها، سنتها و فرهنگهای کشورهای در حال توسعه که پیامدش نوعی استثمار فرهنگی، بحران بیهویتی نسل جوان، یاس و افسردگی در سطح جوامع خواهد شد.
راهکارهای برطرف کردن شکاف دیجیتالی
مهمترین مسائل در پرکردن شکاف دیجیتالی توجه به سواد و بالا بردن سطح علمی افراد، توزیع صحیح دسترسی به اینترنت، ایجاد شرایطی برای دسترسی همهٔ مردم به تکنولوژی و فناوری، توضیح و تشریح ضرورت استفاده از تکنولوژی اینترنت در عرصهٔ تجارت، برنامهریزی مناسب و مدون برای تجهیز مدارس به شبکههای اینترنتی و... است.
وسیعترین پژوهش جهت سنجش شکاف دیجیتالی توسط شبکه اوربیکام یونسکو انجام شدهاست. این پژوهش از تعریف شکاف دیجیتالی گرفته تا دستاوردهای آموزشی و نیز استفاده از فناوری را مورد بررسی قرار دادهاست. مفهوم دولت اطلاعاتی در این پژوهش به مجموعهای از شبکههای اطلاعاتی، آموزش و مهارتها مورد استفاده قرار گرفته و یا به منظوراستفاده منسجم و فشرده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در نظر گرفته شدهاست.
سام کارلسون اقتصاددان، مدیر و بنیانگذار موسسه ورلد لینکس در واشنگتن است. فعالیتهای این موسسه در زمینهٔ از بین بردن شکاف دیجیتالی است. کارلسون با بازدید از مدارس منطقه واشنگتن دیسی در تابستان ۱۹۹۶ مشاهده کرد، تکنولوژی دگرگونی وسیعی در روشهای یادگیری کودکان به وجود آوردهاست. او بر اساس مشاهدات خود می گوید: «کاملاً روشن است که اگر بانک جهانی تمام فعالیت خود را بر آموزشهای پایهای ساکنین کشورهای فقیر و آفریقایی متمرکز سازد، ۲۵ سال طول خواهد کشید تا تمامی این افراد از دوره آموزش ابتدایی همگانی برخوردار شوند اما در صورت تحقق این امر نیز تمامی مشکلات آنان حل نخواهد شد». ورلد لینکس در سال ۱۹۹۹ با مشارکت شرکتها و دیگر سازمانهای غیرانتفاعی، کوششهای خود را برای ارتقا سطح آموزش کشورهای درحال توسعه شروع کرد. هدف اساسی این موسسه آموزش معلمان و دانش آموزان کشورهای در حال توسعه برای استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور ارتقا روشهای آموزش و یادگیری است.
نتیجه
اگر روزی دولتهایی که هنوز انقلاب اطلاعاتی را تجربه نکردهاند، بتوانند دراین مسیر گام بگذارند و با تحول دولت خود به دولت الکترونیک برسند، مطمئناً خواهند توانست حاشیهراندگی از نوع جدید را پشت سر گذاشته و دوباره به بطن جامعهٔ جهانی باز گردند، ولی تا این تحول به وقوع نپیوستهاست، هنوز آنها در کنارههای خط اطلاعات منتظر خواهند بود تا نوبت آنها برسد. این حاشیهنشینی باعث میشود تا تعادل نیروهای بینالمللی نیز بهم بخورد. مناسبات داخلی و بینالمللی هم از این پس حول محور انقلاب اطلاعات در حال تحول است و تا دولتی خود را با این موج سریع همگام نکند، نخواهد توانست به معادلات قدرت در امور داخلی و بینالمللی چنگ بیندازد. آنچه مسلم است برای کاهش شکاف دیجیتالی و در حقیقیت حفظ سهم گسترش فناوری اطلاعات در سبد خانوارهای ایرانی، میبایست رسانههای ملی و غیردولتی کشور در جهت اطلاعرسانی مفاهیم و اصول این عصر به کاربران مختلف خود بکوشند.
8:30 am
اختلافات شیعیان در مورد وجود فرزند حسن عسکری
سالهای امامت
حسن عسکری طی سال های امامت خود در سامرا تحت محدودیت های اعمال شده از سوی خلیفه عباسی می زیست. وی زیر نظر جاسوسان معتمد عباسی بود و لذا نمی توانست با شیعیان ارتباط آزادانه داشته باشد و تنها خواص اصحابش با وی شخصاً ارتباط داشتند. وی در سال 260 ه.ق. بیمار شد. معتمد چند نفر مراقب به همراه پزشک و قاضی القضات را بر بالین وی فرستاد.

نهایتاً وی در اثر این بیماری در 8 ربیعالاول آن سال مقارن با اول ژانویه 874 درگذشت. معتمد، ابوعیسی فرزند متوکل را فرستاد تا بر وی نماز گزارد. او پس از انجام مراسم در منزلش دفن شد. بنا بر روایت شیخ طوسی عثمان بن سعید در طول بیماری حسن عسکری بر بالین وی بود و مراسم غسل و به خاک سپاری را وی به جا آورد. بدین ترتیب طبق مآخذ قدیم امامیه حسن عسکری آشکارا پسرش را معرفی ننمود و جانشینی را به طور علنی معرفی نکرد. بدین ترتیب امامیه که معتقد بودند زمین نمیتواند از حجت خدا خالی باشد و امام بعدی با وصایت توسط امام قبلی معرفی می شود دچار حیرت شدند و به فرقه های متعدد منشعب گشتند.
از سوی دیگر به نوشته مدرسی در زمان امامت حسن عسکری بر شیعیان، امامت وی توسط برادرش جعفر به چالش کشیده شد و منجر به اوج گیری اختلاف، دشمنی، نفرت و خصومت بین دو برادر و یاران آنها گردید. دشمنیهایی که حتی به خشونت کشیده شد و شدیدترین تبلیغات منفی دو طرف علیه همدیگر را به دنبال داشت. فوت حسن عسکری بدون فرزند و بدون برادر دیگری جز جعفر، امامیه را دچار بزرگترین مشکل عقیدتی نمود که تا به حال تجربه کردهبود. واضح بود که یاران نزدیک حسن عسکری تمایلی به برگشت به سوی جعفر پس از تمام ماجراها و دشمنیهای زمان حسن عسکری نداشتند.به نوشته جاسم حسین عده ای از شیعیان با تفاسیر متعدد به امامت جعفر گرویدند. گروهی با رویکرد و ادله ای مشابه افطحیه معتقد بودند امامت از حسن عسکری به برادرش جعفر رسیده است. این گروه بیشتر در میان متکلمان بخصوص در کوفه رواج داشت. رهبر آنان علی بن الطلح یا الطلحی خزاز از متکلمان مشهور افطحیه بود همچنین ممکن است خانواده علمی افطحی مذهب بنوفضال به ویژه احمد بن حسن (ف. 260) و برادرش علی بن حسن (ف. 270) به این آیین گرویده باشند. گروه دیگر از اساس منکر امامت حسن عسکری بودند و پیش از درگذشت وی هم معنقد بودند علی هادی، جعفر را به امامت برگزیده است و علی بن محمد بن بشار از رهبران آن بود و موفق شد برخی از معتقدان به امامت حسن عسکری را نیز پس از درگذشت وی جذب کند. اما جعفر خود مدعی بود که امامت از جانب برادر دیگرش محمد بن علی هادی به وی رسیده است.
اختلاف بین جعفر و مادر حسن عسکری
بین جعفر و مادر حسن عسکری بر میراث وی اختلافی بروز کرد که توسط مدرسی و جاسم حسین به دو شکل متفاوت تبیین شده است. مدرسی می گوید مادر حسن عسکری، حُدَیث، در نقطهٔ مقابل ادعا کرد که فرزند حسن عسکری هنوز به دنیا نیامده اما کنیزی به نام صغیل از حسن حاملهاست. این ادعا صرفاً برای آن بود که دست جعفر برادر حسن عسکری از ارث کوتاه شود؛ زیرا در صورت فرزنددار بودن حسن، برطبق فقه اهل سنت میراث حسن عسکری تنها به مادر او تعلق میگرفت. این ادعا به جایی نرسید و کنیز تا چندین سال تحت نظر بود و فرزندی به دنیا نیاورد. بزرگان شیعه و یاران نزدیک حسن عسکری نیز بعضی جانب جعفر را گرفتند و عدهای جانب مادر حسن عسکری را. اما جاسم حسین می گوید طبق روایت شیخ مفید حسن عسکری وصیت نامه ای تنظیم کرد و تمام دارایی خود را به مادرش بخشید. حُدَیث پس از دریافت خبر درگذشت وی از مدینه به سامرا آمد اما تمام اموال تحت سیطره عباسیان درآمده بود و جعفر نیز بر حق خود بر از ارث اصرار داشت. حدیث با استناد به فقه امامیه گفت حسن عسکری وی را وارث خود قرار داده و جعفر حقی درآن ندارد. پس از آنکه محقق شد ثقیل آبستن نبوده قاضی به نفع حدیث رأی داد اما میراث بر خلاف فقه امامیه نصف شد.
به نوشته جاسم حسین، ابوسهل نوبختی روایت می کند اصحاب سر حسن عسکری که احادیث وی را روایت می کردند و نایبان او بودند پس از درگذشت وی متفقالقول بودند او از خود پسری برجا گذاشته که امام است. آنان شیعیان را از پرسیدن نام او و افشای وجودش برای دشمنان منع می کردند. همچنین طبق گزارش های شیخ صدوق، شیخ طوسی و رجال نجاشی حسن عسکری پیش از فوت پسر خود را به عنوان جانشین به چهل تن از اصحاب نزدیکش معرفی کرده و به آنها دستور داده درطول غیبت وی از عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان اطاعت کنند. بخش بزرگتری از شیعیان این نظر را پذیرفتند هر چند در بدو امر در خصوص زمان تولد، نام وی و اینکه آیا وی مهدی قائم است یا خیر اختلاف داشتند. ما به نوشته مدرسی تا زمان مرگ حسن عسکری صحبتی از فرزند وی به میان نبود و حسن عسکری نیز در وصیتش تنها از مادرش نام برده بود. پس از مرگ او، اصحاب نزدیکش به رهبری عثمان بن سعید عمری، این مسأله را اعلام کردند که حسن عسکری پسری میداشته که جانشین مشروع امامت است. طبق گفته عمری، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود چرا که بیم آن میرفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد. در مقابل، فاطمه (خواهر حسن عسکری) و جعفر (برادر حسن عسکری) اعلام کردند که فرزندی از امام شیعه به دنیا نیامدهاست. حکیمه، عمه حسن عسکری، نیز به وجود فرزندی از حسن عسکری معتقد بود (در روایتی خود شاهد بدنیا آمدن بودهاست؛ اما در روایتی دیگر از او نقل شده که خود تولد فرزند حسن را ندیدهاست بلکه از نامهای که حسن به مادرش نوشته بود از تولد این فرزند آگاه
فرزند غایب
به نوشته مدرسی در این زمان، نایبان امام در گذشته (امام یازدهم)، اصرار در نگاه داشتن این اعتقاد بودند که فرزندی از عسکری در غیبت هست که به فرمان خدا قیام خواهد نمود. معتقدان این این ایده در آماج حمله همه جناحها بودند و مورد مخالفت شدید قرار میگرفتند. عباسیان مخصوصاً نگران جانشین موعود عسکری در غیبت بودند. معتمد به این دلیل دستور داد خانه امام را بگردند (همه اتاقها را پس از جستجو قفل میکردند). تلاشهایی صورت گرفت تا معلوم شود آیا امام از خود فرزندی باقی گذشته است یا خیر و ماماهایی در حرم امام گماشته شدند تا هر گونه حاملگی را تشخیص دهند. یکی از کنیزان که مشکوک به حاملگی بود در قرنطینهای در یک خانه مخصوص تحت مراقبت قرار گرفت. در موردی دیگر، همسر عسکری به نام صیقل زندانی شد که چرا محل اختفای پسرش را نمیگوید. این شرایط تا زمانی که خلیفه درگیر ناآرامیهای سیاسی شد که توسط صاحب الزنج و حاکمان استانهای ایران، مصر و سوریه ایجاد شده بودند ادامه یافت. عباسیان همچنین جعفر، برادر عسکری و مدعی جایگاه امامت را مورد حمایت قرار دادند تا در خانواده امام نزاعی برقرار کند. منابع شیعه جعفر را شخصی دنیا دوست و لذت جو معرفی میکنند که برای امام شدن از اهرمهای فشار مختلفی (در هنگام خلافت معتمد) استفاده نمود و بیشتر از یک بار سعی در بدنامی کسانی نمود که اعتقاد به امامت فرزند غایب عسکری داشتند.
بیشتر وکلای محلی که تا پیش از فوت امام شیعه مسئولیت برقراری ارتباط بین شیعیان و امامان و جمعآوری خمس و وجوهات شرعی برای شیعیان را برعهده داشتند، گفتهٔ عثمان بن سعید را تایید کردند. اما بعضی شک خود را در مورد وجود چنین فرزندی ابراز نمودند. در این میان عثمان بن سعید از سامرا به بغداد مهاجرت کرد. عثمان آن دسته از وکلا که به او وفادار بودند را در سمت خود نگه داشت و آنان به نیابت امام و نیز جمعآوری وجوهات شرعی برای امامی که تولدش را وعده داده بودند، ادامه دادند.بگفتهٔ حسین مدرسی، اکثریت شیعیان در شهرهای متفاوتی از ایران، بهخصوص قم وضع موجود را پذیرفتند و به پرداخت وجوهات به نائبان ادامهدادند. اما عراق و کوفه وضع متفاوتی داشت. بسیاری یا شاید حتی اکثریت شیعیان، امامت جعفر را پذیرفتند. بزرگان و متکلمانی از شیعه مانند علی بن حسن بن فضال، برجستهترین روحانی شیعه در کوفه، از این جمله بودند. اما جعفر نیز مدت زیادی عمر نکرد و چند سالی پس از فوت برادرش حسن عسکری (۲۷۱ ق.) درگذشت.در این میان عثمان بن سعید در بغداد تا زمان مرگ (حدوداً بین ۲۶۰ تا ۲۶۷ ق) به اداره دستگاه امامت ادامه داد. او اصرار داشت که در تماس مستقیم با فرزند حسن عسکری است.
تاریخچه اعتقاد به امام دوازدهم و غیبت
یک دیدگاه رایج در میان پژوهندگان تاریخ تشیع آن است که باور به تعداد ائمه (دوازده امام) و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است، بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافتهاست. در مقابل جاسم حسین می گوید طبق شواهد احادیثی مبنی بر آنکه امام دوازدهم همان قائم موعود خواهد بود پیش از سال 260 ق. مطرح بوده است.
در خصوص روند شکلگیری اعتقادات شیعه دوازده امامی، به گفتهٔ امیرمعزی، منابع دورهٔ حیرت، بحران عمیقی را نشان میدهد. بررسی منابع این دوران شک و ابهام عمیق شیعیان در مورد تعداد امامهای شیعه و حتی موضوع غیبت را نشان میدهد. ابوجعفر برقی (وفات ۲۸۰ ق /۸۸۷ یا ۸۹۳ میلادی)، در فصل اول کتابش، که اختصاص به تفسیرهای مختلف از اعداد دارد، به اعداد ۳ تا ۱۰ میپردازد، اما در مورد عدد ۱۲ چیزی نمیگوید. یا هم عصر او صفار قمی (۲۹۰ ه.ق. / ۹۰۲ م.) در کتابش بصائر الدرجات تنها ۵ حدیث از میان دو هزار حدیث کتابش، در مورد تعداد امامان به امام دوازدهم اشاره میکند و هیچ اشارهای به غیبت نمیکند.چند دهه بعد ابنبابویه (۳۰۶ تا ۳۸۱ ه.ق./ ۹۲۳ تا ۹۹۱ م.)، معروف به شیخ صدوق، احادیثی زیادی در مورد عدد دوازده و در میان آن در مورد دوازده امام نقل میکند. ایتان کولبرگ نیز آثار نویسندگان امامیهٔ هم عصر وفات حسن عسکری (مثال ابن برقی و صفار قمی) را بررسی میکند و چنین بیان میکند که «نبود عقاید خاص شیعه دوازده امامی در این آثار، احتمالاً به این معنا میباشد که اعتقاد به دوازده امام تا آن زمان هنوز جزء اصول اعتقادی امامیه درنیامده بود.» به نوشته امیرمعزی برای اولین بار اشاره به دو غیبت امام دوازده را در آثار ابوسهل نوبختی میبینیم که به قول او دومی از اولی سختتر است. از او دو نظریه در مورد امام غایب در منابع متاخر ذکر شدهاست. یکی اینکه امام دوازدهم مردهاست و فرزند او از دیدگان پنهان شدهاست و امامت از این فرزند به فرزند بعدی منتقل میشود تا زمانی که امام خود را بر مسلمانان علنی نماید. دیگر آنکه وجود او بصورتی روحانی باقیماندهاست. به نوشتهٔ امیرمعزی هیچکدام از این دو تئوری در اعتقادات متاخرتر شیعه ادامه پیدا نکردهاست.به گفته وی تنها از زمان شیخ کلینی بود که اعتقاد به وجود امام دوازده در منابع شیعه به تواتر به چشم میخورد. پذیرش این دیدگاه در ابتدا با مقاومت بسیاری از سوی خود شیعیان مواجه شد. در مقدمهٔ کتاب الغیبة (تألیف حدود ۳۳۳ تا ۳۴۲ ق.) به قلم ابن ابی زینب نعمانی (وفات ۳۶۰ ق.) ، نویسنده تأسف میخورد که اکثریت شیعیان امام دوازدهم را نمیشناسند و حتی وجود او را قبول ندارند. ابن بابویه (شیخ صدوق) مشاهدات مشابهی دارد هنگامی که او با سیل سؤالات شیعیان خراسان مواجه شده بود که از هویت امام دوازدهم میپرسیدند.
در این زمان محدثان شیعه سعی در اثبات وجود امام شیعه و برطرف کردن شک موجود در میان شیعیان نمودند.به نوشته مدرسی از راویان سنّی حدیث، گفتاری منسوب به پیامبر رسیده است که بر اساس آن دوازده خلیفه پس از او خواهند بود که همگی از قبیله قریش هستند (و اینکه پس از این دوازده خلیفه هرج و مرج بر جامعه حکمفرما خواهد بود). این گفتار خیلی پیشتر از غیبت امام دوازدهم شیعیان در سال ۲۶۰ هجری رواج داشته است. بطور قطع این حدیث هم در زمان امویان و در حمایت از مشروعیت ایشان و هم در زمان جنبشهای ضد اموی برسر زبانها بود (بهگفته سید حسین مدرسی محدثان شیعه حتی حدیث دوازده خلیفه را حدیثی ضد شیعی میدانستند و آنرا «بایکوت» کردهبودند.) بنابرین هیچکس نمیتوانست ادّعا کند که این گفتار به هیچ عنوان نوشته امامیه در دوران پس از غیبت بوده باشد. در واقع هیچ شاهد مکتوبی از دهههای آخر سده سوم هجری وجود ندارد که نشان دهد این گفتار هیچگاه توجه راویان شیعه حدیث را جلب کرده بوده یا کسی در جامعه شیعه فکر کرده باشد که این حدیث میتوانسته مربوط به آنها بوده باشد. تا حدود سال ۲۹۵ هجری که شیعیان دنبالهرو انتظار داشتند امامت تا آخرالزمان ادامه پیدا کند و تعداد امامان را بیش از این میدانستند، در ابتدا توجهی به این حدیث نمیکردند. شیعیان در این زمان متوجه «حدیث دوازده خلیفه» شدند. از این زمان بود که محدثان شیعه آنقدر حدیث در مورد دوازده بودن تعداد امامان یافتند که خود مبنای کتابهای مستقلی در این باب شد.ایتان کولبرگ با ذکر این مطلب که تمایل به عدد دوازده جایگاه ویژهای در تمدنهای باستانی داشتهاست مینویسد.احتمالاً روایات تورات و انجیل در مورد «دوازده قبیلهٔ بنیاسرائیل» و «دوازده حواریون عیسی»، ریشهٔ ترجیح اسلامی برای نسبت دادن عدد دوازده بر شمار رهبران بودهاست. به عنوان مثال از واژه «نقبا» نه فقط برای ۱۲ قبیله بنیاسرائیل (اشاره شده در قرآن)، بلکه برای دوازده نمایندهٔ پیامبر در اهالی مدینه یا دوازده رهبری که قیام عباسیان علیه امویان را رهبری کردند نیز استفاده شدهاست. یا یکی از غلات شیعه به نام ابومنصور عجلی (اعدام در سال ۱۲۱/۷۳۸) خود را ششمین پیامبر از سلسله ۱۲ پیامبری معرفی کرد که آخرین آنها «قائم» خواهد بود.به هر حال اشارات زیادی در تورات و انجیل در حمایت از اینکه عدد دوازده، عدد مربوط به تعداد «مؤمنان برگزیده» است وجود دارد (هر چند به همین میزان، اشارات زیادی در مکاشفه یوحنا در حمایت اینکه عدد ۴ یا ۷ تعداد برگزیدگان است وجود
به نوشته ساشادینا دغدغهٔ اصلی بزرگان شیعه در این زمان اثبات وجود واقعی فرزند حسن عسکری و معرفی او به عنوان امام غایب به شیعیان بود. با کوششهای شماری از متکلمان و محدثان شیعه امامی مانند ابوسهل نوبختی (و. ۹۲۳ م.)، ابوجعفر ابن قبه (وفات حدود 319 ق.)، کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.)، نعمانی و بخصوص ابن بابویه (و. ۳۸۱ ه.ق. / ۹۹۱ یا ۹۹۲ م.) اثر ارزنده او کمال الدین که معمار و تبیین کنندهٔ نظریه امام غایب و دوران غیبت و ظهور منجی بخش امام غائب است، این هدف حاصل آمد.در این زمان کلینی در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی، که در خلال این دوره گردآوردهبود، به موضوع غیبت و علت آن پرداختهاست.بخصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریهٔ غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.پس از وی ابن بابویه (و. ۹۹۱-۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.به گفتهٔ عبدالعزیز ساشادینا در فاصله زمانی نوبختی و هنگامی که شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۲ م.) مطالب خود را دربارهٔ امام دوازدهم ارائه داد، موضوع جانشینی حسن عسکری در بین شیعیان امامی جا افتاده بود.به هر شکل، تا سالهای پایانی غیبت صغری، مصادف با دهه سی و چهل قرن دهم میلادی اکثریت شیعه امامیه، امامت امام دوازدهم از نسل حسن عسکری را پذیرفته بودند.
به گفتهٔ سعید امیر ارجمند اعتقاد به غیبت در نزد شیعیان، در میان مجموعه عقایدی بود که از کیسانیه وارد شیعه شد. با این حال وی تأثیر واقفیّه (که بر امامت موسی کاظم توقف کردند) را در پذیرش ایده غیبت توسط شیعه امامیه مهم تر میداند. اولین نوشته های کلامی در زمینه غیبت را حدود سی سال پس از مرگ حسن عسکری و در آثار ابوسهل نوبختی و ابن قبه رازی میتوان یافت. این دو که تمایلات معتزله داشتند به جای اتکا به احادیث راه حلی کلامی را برای نظریه غیبت بر گزیدند. ایدهای که در وضعیت بحران از نو واقفیان به عاریت گرفتهشدهبود.به نوشته پوناوالا آثار بجا مانده از آن زمان شیعه چنین مینمایاند که شیعیان در ابتدا پیشبینی نمیکردند که غیبت امام غایبشان مدت زیادی ادامه داشتهباشد. اما زمانی که غیبت امام شیعیان طولانی شد و حجت بن حسن ظهور نکرد، شیعیان بتدریج امام پنهان را همان مهدی موعود پنداشتند. از حدود سال ۲۹۵ ه.ق./۹۰۸ م. بود که شیعیان متوجه شدند که اوضاع غیرعادیتر از چیزی است که در ابتدا میپنداشتند و امام حاضری در آینده نزدیک وجود نخواهد داشت و نیز پرسش در مورد تعداد قطعی امامان مورد بحث شیعیان قرار گرفتهاست. از این زمان است که حدیثهایی مبنی بر اینکه «تعداد امامان دوازده نفر میباشد» بر سر زبانها افتاد.به نوشتهٔ ورنا کلم مرگ علی بن محمد سمری (329 ق.)، آخرین نائب امام غایب، و آغاز دورهٔ غیبت کبری بار دیگر حیرت را در میان شیعیان برانگیخت. آنها نهایتاً در سدهٔ پنجم به تبیینی عقلی در کلام شیعه از غیبت امام دست یافتند.در این زمان علمای شیعه با رویکرد کلامی به تبیین نظریه غیبت برخاستند.متکلمان از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۳ م.) و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴-۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند.
دوران امامت و غیبت
دوره سفرا یا غیبت صغری
بنابر اعتقاد شیعه دوازده امامی، این دوره از مرگ حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه.ق. (۸۷۴ م.) آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه.ق. (۹۴۱ م.) به طول انجامیدهاست. در این دوره، مهدی تنها از طریق چهار سفیر یا نائب و آن هم در شرایط خاص با شیعیان تماس میگرفت. در طی دوران غیبت صغری، شیعیان از طریق این چهار نائب با مهدی در ارتباط بوده و درخواستها و مسائل خود را طرح میکردهاند و پاسخ میگرفتند.
به نوشتهٔ ساشادینا و جاسم حسین، شبکهٔ وکلا در دوران امامان مسئول گردآوری خمس، زکات و سایر وجوهات شرعی شیعیان برای امامان بود. در شرایطی که چند امام آخر بهشدت تحت نظارت و مراقبت بودند و امکان ارتباط مستقیم شیعیان با امامان وجود نداشت، عملاً اداره امور ساختار مرکزی جامعه شیعه بر عهدهٔ وکلا بود. در شرایط غیبت امام، وکلا سرپرستی و رهبری مجازی جامعه شیعه را در خصوص امور دینی و مالی برعهده گرفتند. جاسم حسین می گوید بتدریج رهبری شبکه وکلا تبدیل به تنها مرجعی شد که می توانست مشروعیت امام جدید را تعیین و اثبات کند. برای نمونه محمد جواد وصیت خود در خصوص نصب علی هادی به عنوان امام بعد را به رئیس شبکه وکلای خود گفت.به نوشتهٔ ساشادینا، در منابع اولیه از جمله کتابهای کلینی و ابن بابویه (شیخ صدوق)، به وکلا به طور عمومی اشاره شده و ابن بابویه چندین نفر را نام بردهاست که به گفتهٔ وی با مهدی در ارتباط بوده و سمت وکالت را بر عهده داشتهاند بیآنکه کسی از آنها را به عنوان وکیل ویژه یا نائب خاص معین کند. اما بخصوص برخی از وکلا بطور نیابی خمس را از شیعیان میگرفتهاند و عثمان بن سعید نیز یکی از وکلای حسن عسکری بود. ساشادینا از بررسی روایات ابن بابویه نتیجه میگیرد تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابت خاص در دورههای بعد برای تبیین غیبت صغری ایجاد شدهاست.
به نوشتهٔ ساشادینا، در شرایطی که جامعه شیعه پس از مرگ حسن عسکری دست کم به چهارده فرقه منشعب شده بودند، پذیرش نهایی این عقیده که حسن عسکری فرزندی داشته که امام آخر و دوازدهم شیعه است در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری رخ داد. این امر به رهبری محمد بن عثمان و شبکهٔ وکلای او در سراسر سرزمینهای اسلامی و با کمک ابوسهل نوبختی، متکلم بزرگ شیعه، انجام شد. رابطهٔ نزدیک و دوستانهٔ ابوسهل با خاندان شیعهٔ بنی فرات که وزرای عباسیان بودند نیز پذیرش این امر را حتی در میان سایر مسلمانان تسهیل کرد. بدین ترتیب جامعه شیعه، حول اعتقاد به امامت حجت بن حسن و رهبری محمد بن عثمان مجدداً متحد شد.
به نوشته ورنا کلم از دیدگاه تاریخی اعتقاد به وجود «نواب اربعه» در آثار محدثان و علمای شیعهٔ چند دهه اول دوران موسوم به غیبت صغری به چشم نمیخورد. کلینی اشارات مبهمی به نامههایی از امام زمان میکند که به دست شیعیان میرسیدهاست.حتی در کتاب التنبیه ابوسهل نوبختی —که بین سالهای ۹۰۳ تا ۹۱۳ نوشته شده— به بحرانی در میان شیعیان اشاره شدهاست. ابوسهل مینویسد که تقریباً تمام یاران نزدیک حسن عسکری تا بیست سال بعد از مرگ او درگذشتهاند. آنها کسانی بودند که ادعا مینمودند با امام غایب شیعه در ارتباط هستند و فرمانهای او را به اطلاع شیعیان میرساندند. بعد از مرگ این افراد دیگر نشانی از امام برای شیعیان و اثباتی برای وجود او برای افرادی که دچار شبهه شده یا ناباوران وجود نداشت. در این زمان آنها تنها میتوانستند به کمک تفسیر احادیث امامان پیشین شیعه، غیبت طولانی امام را توجیه نمایند. در نوشتههای نویسندگان شیعه تا چند دههٔ بعد از این زمان، به تداوم فعالیت سفرا اشاره نشدهاست.
عنوان سفیر در ابتدا در کتاب الغیبه نعمانی به چشم خورد اما نام و تعداد این نایبان ذکر نشدهبود. سپس ابن بابویه نام چهار نایب را در کمالالدین ثبت نمود و مبسوطترین گزارشها دربارهٔ فعالیت سفرا در کتاب الغیبه ابوجعفر طوسی آمدهاست. به نوشتهٔ ایتان کولبرگ، عمدهٔ این گزارشها بر مبنای دو کتاب که اکنون در دسترس نیست میباشد: اخبار ابی العمر و ابی الجعفر العمریان اثر ابن برنیه کاتب و اخبار الوکاله الربعه نوشته احمد بن علی بن عباس بن روح صیرفی. به گفتهٔ کولبرگ در دانشنامهٔ اسلام، اعتقاد به سفرا در نزد خاندان نوبختی شکل گرفت.
ورنا کِلِمْ در دانشنامه ایرانیکا، چنین مینویسد که احتمالاً گسترش ایدهٔ نایبان چهارگانه توسط خاندان نوبختی در میان شیعیان انجام شده باشد. اطلاعات موجود در مورد دو نائب اول چنین مینمایاند که این دو پس از مرگشان به عنوان نائب خاص امام زمان شناخته شدند؛ زیرا نیابت باید از زمان مرگ حسن عسکری شروع میشد. در سطح شخصی باید گفت دو فامیل عمری و نوبختی با هم خویشاوند بودند. دختر ابن عمری، ام کلثوم با یکی از نوبختیها ازدواج کرد و منشی حسین بن روح بود. لازم به ذکر است که به گفتهٔ ورنا کلم، نوهٔ ام کلثوم(ابن برنیه)، منبع اصلی کتابهای شیخ طوسی بود که برای اولین بار وجود چهار نائب خاص امام زمان را مطرح نمودند.
نواب اربعه
۱) ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری
منابع شیعه اطلاعات کمی در مورد زندگی دو نایب اول امام زمان به دست میدهند. عثمان ادعا مینمود که فرزند حسن عسکری را به چشم دیده بود. او از وکیلان حسن عسکری و هادی بودهاست. به اعتقاد کنونی شیعه، عثمان بن سعید مستقیماً توسط حسن عسکری به نیابت تعیین شده بود، هر چند به گفته کِلِم چنین پیداست که تعیین وی به سمت واسطه امام دوازدهم به طور رسمی نبودهاست.او سازماندهی شیعیان سامرا را به عهده داشت. در زمان حسن عسکری، عثمان پول از شیعیان عراق به شیعیان سامرا (که تحت کنترل شدید عباسیان بودند) میرساند. عثمان کسی بود که بعد از مرگ حسن عسکری، مراسم خاکسپاری او را سازماندهی کرد.
۲) ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید
محمد همراه پدرش عثمان بن سعید، وکالت حسن عسکری را بر عهده داشت. از دیدگاه کنونی شیعه، محمد چهل سال وکالت را عهدهدار بود و طی این مدت وجوهات شیعیان را تحویل میگرفت و توقیعاتی از جانب امام به آنان میداد. وی سرانجام در سال ۳۰۵ قمری درگذشت.
۳) ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی
نکته مهم در مورد او این بود که بعد از ربع قرن٬ ارتباط رسمی با امام غائب از سر گرفتهشد. اولین توقیعی که نوبختی در ۲۴ شوال ۳۰۵ هجری ارائه نمود٬ فرمانی بود که امام غائب در آن حسین بن روح را بعنوان نفر اول سلسله مراتب شیعه تائید میکرد.به گفتهٔ شیخ طوسی شروع نیابت نوبختی به سال ۳۰۶ ه.ق./ ۹۱۷ م. بود. او توقیعاتی را منتسب به امام زمان ارائه میکرد و به پرسشهای علمای قم پاسخ میداد. چنین به نظر میرسد که حسین بن روح نوبختی بیش از نواب پیشین نزد شیعیان هم عصرش شناخته شده بود. حسین بن روح توانست به عنوان تنها نائب زمان خود توسط شیعیان پذیرفته شود و خاندان نوبختی تأثیر غالبی بر جامعه شیعیان و علما داشتند.حسین بن روح همچنین کوشید تا غیبت را علاوه بر توجیه براساس حدیث، با رویکردی عقلی نیز توجیه نماید.حسین بن روح علاوه بر آنکه در میان شیعیان بغداد از موقعیت اجتماعی خوبی بهرهمند بود، در میان دستگاه خلافت عباسی بخصوص آل فرات نیز از نفوذ و احترام قابل ملاحظهای برخوردار بود.
در دوران حسین بن روح، ابوجعفر محمد بن علی الشلمغانی (اعدام شده در سال ۳۲۲/ ۹۳۳) دستیار حسین روح و مامور او در بغداد، ادعا کرد که او سفیر واقعی و برحق حسین بن روح است و البته پس از چندی بطور کلی قضیه وجود امام غایب را انکار کرد. همچنین منصور حلاج نیز از کسانی بود که به مخالفت با نیابت حسین بن روح پرداخت و هر دو خشم شیعیان آن زمان را بر انگیختند و با نفوذی که خاندان نوبختی داشتند، توسط دولت عباسی اعدام شدند.
۴) ابوالحسن علی بن محمد سمری (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.)
از دیدگاه تاریخی، تنها در زمان خاندان نوبختی بود که نواب مورد پذیرش عموم شیعه بودند و کنترل شیعیان را در دست داشتند. در زمان علی بن محمد، این کنترل دوباره از بین رفت و مورد پذیرش عموم شیعیان نبود. با مرگ سمری در سال ۳۲۹ دوران موسوم به غیبت کبری شروع شد.
سالهای امامت
حسن عسکری طی سال های امامت خود در سامرا تحت محدودیت های اعمال شده از سوی خلیفه عباسی می زیست. وی زیر نظر جاسوسان معتمد عباسی بود و لذا نمی توانست با شیعیان ارتباط آزادانه داشته باشد و تنها خواص اصحابش با وی شخصاً ارتباط داشتند. وی در سال 260 ه.ق. بیمار شد. معتمد چند نفر مراقب به همراه پزشک و قاضی القضات را بر بالین وی فرستاد.

نهایتاً وی در اثر این بیماری در 8 ربیعالاول آن سال مقارن با اول ژانویه 874 درگذشت. معتمد، ابوعیسی فرزند متوکل را فرستاد تا بر وی نماز گزارد. او پس از انجام مراسم در منزلش دفن شد. بنا بر روایت شیخ طوسی عثمان بن سعید در طول بیماری حسن عسکری بر بالین وی بود و مراسم غسل و به خاک سپاری را وی به جا آورد. بدین ترتیب طبق مآخذ قدیم امامیه حسن عسکری آشکارا پسرش را معرفی ننمود و جانشینی را به طور علنی معرفی نکرد. بدین ترتیب امامیه که معتقد بودند زمین نمیتواند از حجت خدا خالی باشد و امام بعدی با وصایت توسط امام قبلی معرفی می شود دچار حیرت شدند و به فرقه های متعدد منشعب گشتند.
از سوی دیگر به نوشته مدرسی در زمان امامت حسن عسکری بر شیعیان، امامت وی توسط برادرش جعفر به چالش کشیده شد و منجر به اوج گیری اختلاف، دشمنی، نفرت و خصومت بین دو برادر و یاران آنها گردید. دشمنیهایی که حتی به خشونت کشیده شد و شدیدترین تبلیغات منفی دو طرف علیه همدیگر را به دنبال داشت. فوت حسن عسکری بدون فرزند و بدون برادر دیگری جز جعفر، امامیه را دچار بزرگترین مشکل عقیدتی نمود که تا به حال تجربه کردهبود. واضح بود که یاران نزدیک حسن عسکری تمایلی به برگشت به سوی جعفر پس از تمام ماجراها و دشمنیهای زمان حسن عسکری نداشتند.به نوشته جاسم حسین عده ای از شیعیان با تفاسیر متعدد به امامت جعفر گرویدند. گروهی با رویکرد و ادله ای مشابه افطحیه معتقد بودند امامت از حسن عسکری به برادرش جعفر رسیده است. این گروه بیشتر در میان متکلمان بخصوص در کوفه رواج داشت. رهبر آنان علی بن الطلح یا الطلحی خزاز از متکلمان مشهور افطحیه بود همچنین ممکن است خانواده علمی افطحی مذهب بنوفضال به ویژه احمد بن حسن (ف. 260) و برادرش علی بن حسن (ف. 270) به این آیین گرویده باشند. گروه دیگر از اساس منکر امامت حسن عسکری بودند و پیش از درگذشت وی هم معنقد بودند علی هادی، جعفر را به امامت برگزیده است و علی بن محمد بن بشار از رهبران آن بود و موفق شد برخی از معتقدان به امامت حسن عسکری را نیز پس از درگذشت وی جذب کند. اما جعفر خود مدعی بود که امامت از جانب برادر دیگرش محمد بن علی هادی به وی رسیده است.
اختلاف بین جعفر و مادر حسن عسکری
بین جعفر و مادر حسن عسکری بر میراث وی اختلافی بروز کرد که توسط مدرسی و جاسم حسین به دو شکل متفاوت تبیین شده است. مدرسی می گوید مادر حسن عسکری، حُدَیث، در نقطهٔ مقابل ادعا کرد که فرزند حسن عسکری هنوز به دنیا نیامده اما کنیزی به نام صغیل از حسن حاملهاست. این ادعا صرفاً برای آن بود که دست جعفر برادر حسن عسکری از ارث کوتاه شود؛ زیرا در صورت فرزنددار بودن حسن، برطبق فقه اهل سنت میراث حسن عسکری تنها به مادر او تعلق میگرفت. این ادعا به جایی نرسید و کنیز تا چندین سال تحت نظر بود و فرزندی به دنیا نیاورد. بزرگان شیعه و یاران نزدیک حسن عسکری نیز بعضی جانب جعفر را گرفتند و عدهای جانب مادر حسن عسکری را. اما جاسم حسین می گوید طبق روایت شیخ مفید حسن عسکری وصیت نامه ای تنظیم کرد و تمام دارایی خود را به مادرش بخشید. حُدَیث پس از دریافت خبر درگذشت وی از مدینه به سامرا آمد اما تمام اموال تحت سیطره عباسیان درآمده بود و جعفر نیز بر حق خود بر از ارث اصرار داشت. حدیث با استناد به فقه امامیه گفت حسن عسکری وی را وارث خود قرار داده و جعفر حقی درآن ندارد. پس از آنکه محقق شد ثقیل آبستن نبوده قاضی به نفع حدیث رأی داد اما میراث بر خلاف فقه امامیه نصف شد.
به نوشته جاسم حسین، ابوسهل نوبختی روایت می کند اصحاب سر حسن عسکری که احادیث وی را روایت می کردند و نایبان او بودند پس از درگذشت وی متفقالقول بودند او از خود پسری برجا گذاشته که امام است. آنان شیعیان را از پرسیدن نام او و افشای وجودش برای دشمنان منع می کردند. همچنین طبق گزارش های شیخ صدوق، شیخ طوسی و رجال نجاشی حسن عسکری پیش از فوت پسر خود را به عنوان جانشین به چهل تن از اصحاب نزدیکش معرفی کرده و به آنها دستور داده درطول غیبت وی از عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان اطاعت کنند. بخش بزرگتری از شیعیان این نظر را پذیرفتند هر چند در بدو امر در خصوص زمان تولد، نام وی و اینکه آیا وی مهدی قائم است یا خیر اختلاف داشتند. ما به نوشته مدرسی تا زمان مرگ حسن عسکری صحبتی از فرزند وی به میان نبود و حسن عسکری نیز در وصیتش تنها از مادرش نام برده بود. پس از مرگ او، اصحاب نزدیکش به رهبری عثمان بن سعید عمری، این مسأله را اعلام کردند که حسن عسکری پسری میداشته که جانشین مشروع امامت است. طبق گفته عمری، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود چرا که بیم آن میرفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد. در مقابل، فاطمه (خواهر حسن عسکری) و جعفر (برادر حسن عسکری) اعلام کردند که فرزندی از امام شیعه به دنیا نیامدهاست. حکیمه، عمه حسن عسکری، نیز به وجود فرزندی از حسن عسکری معتقد بود (در روایتی خود شاهد بدنیا آمدن بودهاست؛ اما در روایتی دیگر از او نقل شده که خود تولد فرزند حسن را ندیدهاست بلکه از نامهای که حسن به مادرش نوشته بود از تولد این فرزند آگاه
فرزند غایب
به نوشته مدرسی در این زمان، نایبان امام در گذشته (امام یازدهم)، اصرار در نگاه داشتن این اعتقاد بودند که فرزندی از عسکری در غیبت هست که به فرمان خدا قیام خواهد نمود. معتقدان این این ایده در آماج حمله همه جناحها بودند و مورد مخالفت شدید قرار میگرفتند. عباسیان مخصوصاً نگران جانشین موعود عسکری در غیبت بودند. معتمد به این دلیل دستور داد خانه امام را بگردند (همه اتاقها را پس از جستجو قفل میکردند). تلاشهایی صورت گرفت تا معلوم شود آیا امام از خود فرزندی باقی گذشته است یا خیر و ماماهایی در حرم امام گماشته شدند تا هر گونه حاملگی را تشخیص دهند. یکی از کنیزان که مشکوک به حاملگی بود در قرنطینهای در یک خانه مخصوص تحت مراقبت قرار گرفت. در موردی دیگر، همسر عسکری به نام صیقل زندانی شد که چرا محل اختفای پسرش را نمیگوید. این شرایط تا زمانی که خلیفه درگیر ناآرامیهای سیاسی شد که توسط صاحب الزنج و حاکمان استانهای ایران، مصر و سوریه ایجاد شده بودند ادامه یافت. عباسیان همچنین جعفر، برادر عسکری و مدعی جایگاه امامت را مورد حمایت قرار دادند تا در خانواده امام نزاعی برقرار کند. منابع شیعه جعفر را شخصی دنیا دوست و لذت جو معرفی میکنند که برای امام شدن از اهرمهای فشار مختلفی (در هنگام خلافت معتمد) استفاده نمود و بیشتر از یک بار سعی در بدنامی کسانی نمود که اعتقاد به امامت فرزند غایب عسکری داشتند.
بیشتر وکلای محلی که تا پیش از فوت امام شیعه مسئولیت برقراری ارتباط بین شیعیان و امامان و جمعآوری خمس و وجوهات شرعی برای شیعیان را برعهده داشتند، گفتهٔ عثمان بن سعید را تایید کردند. اما بعضی شک خود را در مورد وجود چنین فرزندی ابراز نمودند. در این میان عثمان بن سعید از سامرا به بغداد مهاجرت کرد. عثمان آن دسته از وکلا که به او وفادار بودند را در سمت خود نگه داشت و آنان به نیابت امام و نیز جمعآوری وجوهات شرعی برای امامی که تولدش را وعده داده بودند، ادامه دادند.بگفتهٔ حسین مدرسی، اکثریت شیعیان در شهرهای متفاوتی از ایران، بهخصوص قم وضع موجود را پذیرفتند و به پرداخت وجوهات به نائبان ادامهدادند. اما عراق و کوفه وضع متفاوتی داشت. بسیاری یا شاید حتی اکثریت شیعیان، امامت جعفر را پذیرفتند. بزرگان و متکلمانی از شیعه مانند علی بن حسن بن فضال، برجستهترین روحانی شیعه در کوفه، از این جمله بودند. اما جعفر نیز مدت زیادی عمر نکرد و چند سالی پس از فوت برادرش حسن عسکری (۲۷۱ ق.) درگذشت.در این میان عثمان بن سعید در بغداد تا زمان مرگ (حدوداً بین ۲۶۰ تا ۲۶۷ ق) به اداره دستگاه امامت ادامه داد. او اصرار داشت که در تماس مستقیم با فرزند حسن عسکری است.
تاریخچه اعتقاد به امام دوازدهم و غیبت
یک دیدگاه رایج در میان پژوهندگان تاریخ تشیع آن است که باور به تعداد ائمه (دوازده امام) و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است، بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافتهاست. در مقابل جاسم حسین می گوید طبق شواهد احادیثی مبنی بر آنکه امام دوازدهم همان قائم موعود خواهد بود پیش از سال 260 ق. مطرح بوده است.
در خصوص روند شکلگیری اعتقادات شیعه دوازده امامی، به گفتهٔ امیرمعزی، منابع دورهٔ حیرت، بحران عمیقی را نشان میدهد. بررسی منابع این دوران شک و ابهام عمیق شیعیان در مورد تعداد امامهای شیعه و حتی موضوع غیبت را نشان میدهد. ابوجعفر برقی (وفات ۲۸۰ ق /۸۸۷ یا ۸۹۳ میلادی)، در فصل اول کتابش، که اختصاص به تفسیرهای مختلف از اعداد دارد، به اعداد ۳ تا ۱۰ میپردازد، اما در مورد عدد ۱۲ چیزی نمیگوید. یا هم عصر او صفار قمی (۲۹۰ ه.ق. / ۹۰۲ م.) در کتابش بصائر الدرجات تنها ۵ حدیث از میان دو هزار حدیث کتابش، در مورد تعداد امامان به امام دوازدهم اشاره میکند و هیچ اشارهای به غیبت نمیکند.چند دهه بعد ابنبابویه (۳۰۶ تا ۳۸۱ ه.ق./ ۹۲۳ تا ۹۹۱ م.)، معروف به شیخ صدوق، احادیثی زیادی در مورد عدد دوازده و در میان آن در مورد دوازده امام نقل میکند. ایتان کولبرگ نیز آثار نویسندگان امامیهٔ هم عصر وفات حسن عسکری (مثال ابن برقی و صفار قمی) را بررسی میکند و چنین بیان میکند که «نبود عقاید خاص شیعه دوازده امامی در این آثار، احتمالاً به این معنا میباشد که اعتقاد به دوازده امام تا آن زمان هنوز جزء اصول اعتقادی امامیه درنیامده بود.» به نوشته امیرمعزی برای اولین بار اشاره به دو غیبت امام دوازده را در آثار ابوسهل نوبختی میبینیم که به قول او دومی از اولی سختتر است. از او دو نظریه در مورد امام غایب در منابع متاخر ذکر شدهاست. یکی اینکه امام دوازدهم مردهاست و فرزند او از دیدگان پنهان شدهاست و امامت از این فرزند به فرزند بعدی منتقل میشود تا زمانی که امام خود را بر مسلمانان علنی نماید. دیگر آنکه وجود او بصورتی روحانی باقیماندهاست. به نوشتهٔ امیرمعزی هیچکدام از این دو تئوری در اعتقادات متاخرتر شیعه ادامه پیدا نکردهاست.به گفته وی تنها از زمان شیخ کلینی بود که اعتقاد به وجود امام دوازده در منابع شیعه به تواتر به چشم میخورد. پذیرش این دیدگاه در ابتدا با مقاومت بسیاری از سوی خود شیعیان مواجه شد. در مقدمهٔ کتاب الغیبة (تألیف حدود ۳۳۳ تا ۳۴۲ ق.) به قلم ابن ابی زینب نعمانی (وفات ۳۶۰ ق.) ، نویسنده تأسف میخورد که اکثریت شیعیان امام دوازدهم را نمیشناسند و حتی وجود او را قبول ندارند. ابن بابویه (شیخ صدوق) مشاهدات مشابهی دارد هنگامی که او با سیل سؤالات شیعیان خراسان مواجه شده بود که از هویت امام دوازدهم میپرسیدند.
در این زمان محدثان شیعه سعی در اثبات وجود امام شیعه و برطرف کردن شک موجود در میان شیعیان نمودند.به نوشته مدرسی از راویان سنّی حدیث، گفتاری منسوب به پیامبر رسیده است که بر اساس آن دوازده خلیفه پس از او خواهند بود که همگی از قبیله قریش هستند (و اینکه پس از این دوازده خلیفه هرج و مرج بر جامعه حکمفرما خواهد بود). این گفتار خیلی پیشتر از غیبت امام دوازدهم شیعیان در سال ۲۶۰ هجری رواج داشته است. بطور قطع این حدیث هم در زمان امویان و در حمایت از مشروعیت ایشان و هم در زمان جنبشهای ضد اموی برسر زبانها بود (بهگفته سید حسین مدرسی محدثان شیعه حتی حدیث دوازده خلیفه را حدیثی ضد شیعی میدانستند و آنرا «بایکوت» کردهبودند.) بنابرین هیچکس نمیتوانست ادّعا کند که این گفتار به هیچ عنوان نوشته امامیه در دوران پس از غیبت بوده باشد. در واقع هیچ شاهد مکتوبی از دهههای آخر سده سوم هجری وجود ندارد که نشان دهد این گفتار هیچگاه توجه راویان شیعه حدیث را جلب کرده بوده یا کسی در جامعه شیعه فکر کرده باشد که این حدیث میتوانسته مربوط به آنها بوده باشد. تا حدود سال ۲۹۵ هجری که شیعیان دنبالهرو انتظار داشتند امامت تا آخرالزمان ادامه پیدا کند و تعداد امامان را بیش از این میدانستند، در ابتدا توجهی به این حدیث نمیکردند. شیعیان در این زمان متوجه «حدیث دوازده خلیفه» شدند. از این زمان بود که محدثان شیعه آنقدر حدیث در مورد دوازده بودن تعداد امامان یافتند که خود مبنای کتابهای مستقلی در این باب شد.ایتان کولبرگ با ذکر این مطلب که تمایل به عدد دوازده جایگاه ویژهای در تمدنهای باستانی داشتهاست مینویسد.احتمالاً روایات تورات و انجیل در مورد «دوازده قبیلهٔ بنیاسرائیل» و «دوازده حواریون عیسی»، ریشهٔ ترجیح اسلامی برای نسبت دادن عدد دوازده بر شمار رهبران بودهاست. به عنوان مثال از واژه «نقبا» نه فقط برای ۱۲ قبیله بنیاسرائیل (اشاره شده در قرآن)، بلکه برای دوازده نمایندهٔ پیامبر در اهالی مدینه یا دوازده رهبری که قیام عباسیان علیه امویان را رهبری کردند نیز استفاده شدهاست. یا یکی از غلات شیعه به نام ابومنصور عجلی (اعدام در سال ۱۲۱/۷۳۸) خود را ششمین پیامبر از سلسله ۱۲ پیامبری معرفی کرد که آخرین آنها «قائم» خواهد بود.به هر حال اشارات زیادی در تورات و انجیل در حمایت از اینکه عدد دوازده، عدد مربوط به تعداد «مؤمنان برگزیده» است وجود دارد (هر چند به همین میزان، اشارات زیادی در مکاشفه یوحنا در حمایت اینکه عدد ۴ یا ۷ تعداد برگزیدگان است وجود
به نوشته ساشادینا دغدغهٔ اصلی بزرگان شیعه در این زمان اثبات وجود واقعی فرزند حسن عسکری و معرفی او به عنوان امام غایب به شیعیان بود. با کوششهای شماری از متکلمان و محدثان شیعه امامی مانند ابوسهل نوبختی (و. ۹۲۳ م.)، ابوجعفر ابن قبه (وفات حدود 319 ق.)، کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.)، نعمانی و بخصوص ابن بابویه (و. ۳۸۱ ه.ق. / ۹۹۱ یا ۹۹۲ م.) اثر ارزنده او کمال الدین که معمار و تبیین کنندهٔ نظریه امام غایب و دوران غیبت و ظهور منجی بخش امام غائب است، این هدف حاصل آمد.در این زمان کلینی در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی، که در خلال این دوره گردآوردهبود، به موضوع غیبت و علت آن پرداختهاست.بخصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریهٔ غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.پس از وی ابن بابویه (و. ۹۹۱-۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.به گفتهٔ عبدالعزیز ساشادینا در فاصله زمانی نوبختی و هنگامی که شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۲ م.) مطالب خود را دربارهٔ امام دوازدهم ارائه داد، موضوع جانشینی حسن عسکری در بین شیعیان امامی جا افتاده بود.به هر شکل، تا سالهای پایانی غیبت صغری، مصادف با دهه سی و چهل قرن دهم میلادی اکثریت شیعه امامیه، امامت امام دوازدهم از نسل حسن عسکری را پذیرفته بودند.
به گفتهٔ سعید امیر ارجمند اعتقاد به غیبت در نزد شیعیان، در میان مجموعه عقایدی بود که از کیسانیه وارد شیعه شد. با این حال وی تأثیر واقفیّه (که بر امامت موسی کاظم توقف کردند) را در پذیرش ایده غیبت توسط شیعه امامیه مهم تر میداند. اولین نوشته های کلامی در زمینه غیبت را حدود سی سال پس از مرگ حسن عسکری و در آثار ابوسهل نوبختی و ابن قبه رازی میتوان یافت. این دو که تمایلات معتزله داشتند به جای اتکا به احادیث راه حلی کلامی را برای نظریه غیبت بر گزیدند. ایدهای که در وضعیت بحران از نو واقفیان به عاریت گرفتهشدهبود.به نوشته پوناوالا آثار بجا مانده از آن زمان شیعه چنین مینمایاند که شیعیان در ابتدا پیشبینی نمیکردند که غیبت امام غایبشان مدت زیادی ادامه داشتهباشد. اما زمانی که غیبت امام شیعیان طولانی شد و حجت بن حسن ظهور نکرد، شیعیان بتدریج امام پنهان را همان مهدی موعود پنداشتند. از حدود سال ۲۹۵ ه.ق./۹۰۸ م. بود که شیعیان متوجه شدند که اوضاع غیرعادیتر از چیزی است که در ابتدا میپنداشتند و امام حاضری در آینده نزدیک وجود نخواهد داشت و نیز پرسش در مورد تعداد قطعی امامان مورد بحث شیعیان قرار گرفتهاست. از این زمان است که حدیثهایی مبنی بر اینکه «تعداد امامان دوازده نفر میباشد» بر سر زبانها افتاد.به نوشتهٔ ورنا کلم مرگ علی بن محمد سمری (329 ق.)، آخرین نائب امام غایب، و آغاز دورهٔ غیبت کبری بار دیگر حیرت را در میان شیعیان برانگیخت. آنها نهایتاً در سدهٔ پنجم به تبیینی عقلی در کلام شیعه از غیبت امام دست یافتند.در این زمان علمای شیعه با رویکرد کلامی به تبیین نظریه غیبت برخاستند.متکلمان از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۳ م.) و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴-۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند.
دوران امامت و غیبت
دوره سفرا یا غیبت صغری
بنابر اعتقاد شیعه دوازده امامی، این دوره از مرگ حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه.ق. (۸۷۴ م.) آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه.ق. (۹۴۱ م.) به طول انجامیدهاست. در این دوره، مهدی تنها از طریق چهار سفیر یا نائب و آن هم در شرایط خاص با شیعیان تماس میگرفت. در طی دوران غیبت صغری، شیعیان از طریق این چهار نائب با مهدی در ارتباط بوده و درخواستها و مسائل خود را طرح میکردهاند و پاسخ میگرفتند.
به نوشتهٔ ساشادینا و جاسم حسین، شبکهٔ وکلا در دوران امامان مسئول گردآوری خمس، زکات و سایر وجوهات شرعی شیعیان برای امامان بود. در شرایطی که چند امام آخر بهشدت تحت نظارت و مراقبت بودند و امکان ارتباط مستقیم شیعیان با امامان وجود نداشت، عملاً اداره امور ساختار مرکزی جامعه شیعه بر عهدهٔ وکلا بود. در شرایط غیبت امام، وکلا سرپرستی و رهبری مجازی جامعه شیعه را در خصوص امور دینی و مالی برعهده گرفتند. جاسم حسین می گوید بتدریج رهبری شبکه وکلا تبدیل به تنها مرجعی شد که می توانست مشروعیت امام جدید را تعیین و اثبات کند. برای نمونه محمد جواد وصیت خود در خصوص نصب علی هادی به عنوان امام بعد را به رئیس شبکه وکلای خود گفت.به نوشتهٔ ساشادینا، در منابع اولیه از جمله کتابهای کلینی و ابن بابویه (شیخ صدوق)، به وکلا به طور عمومی اشاره شده و ابن بابویه چندین نفر را نام بردهاست که به گفتهٔ وی با مهدی در ارتباط بوده و سمت وکالت را بر عهده داشتهاند بیآنکه کسی از آنها را به عنوان وکیل ویژه یا نائب خاص معین کند. اما بخصوص برخی از وکلا بطور نیابی خمس را از شیعیان میگرفتهاند و عثمان بن سعید نیز یکی از وکلای حسن عسکری بود. ساشادینا از بررسی روایات ابن بابویه نتیجه میگیرد تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابت خاص در دورههای بعد برای تبیین غیبت صغری ایجاد شدهاست.
به نوشتهٔ ساشادینا، در شرایطی که جامعه شیعه پس از مرگ حسن عسکری دست کم به چهارده فرقه منشعب شده بودند، پذیرش نهایی این عقیده که حسن عسکری فرزندی داشته که امام آخر و دوازدهم شیعه است در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری رخ داد. این امر به رهبری محمد بن عثمان و شبکهٔ وکلای او در سراسر سرزمینهای اسلامی و با کمک ابوسهل نوبختی، متکلم بزرگ شیعه، انجام شد. رابطهٔ نزدیک و دوستانهٔ ابوسهل با خاندان شیعهٔ بنی فرات که وزرای عباسیان بودند نیز پذیرش این امر را حتی در میان سایر مسلمانان تسهیل کرد. بدین ترتیب جامعه شیعه، حول اعتقاد به امامت حجت بن حسن و رهبری محمد بن عثمان مجدداً متحد شد.
به نوشته ورنا کلم از دیدگاه تاریخی اعتقاد به وجود «نواب اربعه» در آثار محدثان و علمای شیعهٔ چند دهه اول دوران موسوم به غیبت صغری به چشم نمیخورد. کلینی اشارات مبهمی به نامههایی از امام زمان میکند که به دست شیعیان میرسیدهاست.حتی در کتاب التنبیه ابوسهل نوبختی —که بین سالهای ۹۰۳ تا ۹۱۳ نوشته شده— به بحرانی در میان شیعیان اشاره شدهاست. ابوسهل مینویسد که تقریباً تمام یاران نزدیک حسن عسکری تا بیست سال بعد از مرگ او درگذشتهاند. آنها کسانی بودند که ادعا مینمودند با امام غایب شیعه در ارتباط هستند و فرمانهای او را به اطلاع شیعیان میرساندند. بعد از مرگ این افراد دیگر نشانی از امام برای شیعیان و اثباتی برای وجود او برای افرادی که دچار شبهه شده یا ناباوران وجود نداشت. در این زمان آنها تنها میتوانستند به کمک تفسیر احادیث امامان پیشین شیعه، غیبت طولانی امام را توجیه نمایند. در نوشتههای نویسندگان شیعه تا چند دههٔ بعد از این زمان، به تداوم فعالیت سفرا اشاره نشدهاست.
عنوان سفیر در ابتدا در کتاب الغیبه نعمانی به چشم خورد اما نام و تعداد این نایبان ذکر نشدهبود. سپس ابن بابویه نام چهار نایب را در کمالالدین ثبت نمود و مبسوطترین گزارشها دربارهٔ فعالیت سفرا در کتاب الغیبه ابوجعفر طوسی آمدهاست. به نوشتهٔ ایتان کولبرگ، عمدهٔ این گزارشها بر مبنای دو کتاب که اکنون در دسترس نیست میباشد: اخبار ابی العمر و ابی الجعفر العمریان اثر ابن برنیه کاتب و اخبار الوکاله الربعه نوشته احمد بن علی بن عباس بن روح صیرفی. به گفتهٔ کولبرگ در دانشنامهٔ اسلام، اعتقاد به سفرا در نزد خاندان نوبختی شکل گرفت.
ورنا کِلِمْ در دانشنامه ایرانیکا، چنین مینویسد که احتمالاً گسترش ایدهٔ نایبان چهارگانه توسط خاندان نوبختی در میان شیعیان انجام شده باشد. اطلاعات موجود در مورد دو نائب اول چنین مینمایاند که این دو پس از مرگشان به عنوان نائب خاص امام زمان شناخته شدند؛ زیرا نیابت باید از زمان مرگ حسن عسکری شروع میشد. در سطح شخصی باید گفت دو فامیل عمری و نوبختی با هم خویشاوند بودند. دختر ابن عمری، ام کلثوم با یکی از نوبختیها ازدواج کرد و منشی حسین بن روح بود. لازم به ذکر است که به گفتهٔ ورنا کلم، نوهٔ ام کلثوم(ابن برنیه)، منبع اصلی کتابهای شیخ طوسی بود که برای اولین بار وجود چهار نائب خاص امام زمان را مطرح نمودند.
نواب اربعه
۱) ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری
منابع شیعه اطلاعات کمی در مورد زندگی دو نایب اول امام زمان به دست میدهند. عثمان ادعا مینمود که فرزند حسن عسکری را به چشم دیده بود. او از وکیلان حسن عسکری و هادی بودهاست. به اعتقاد کنونی شیعه، عثمان بن سعید مستقیماً توسط حسن عسکری به نیابت تعیین شده بود، هر چند به گفته کِلِم چنین پیداست که تعیین وی به سمت واسطه امام دوازدهم به طور رسمی نبودهاست.او سازماندهی شیعیان سامرا را به عهده داشت. در زمان حسن عسکری، عثمان پول از شیعیان عراق به شیعیان سامرا (که تحت کنترل شدید عباسیان بودند) میرساند. عثمان کسی بود که بعد از مرگ حسن عسکری، مراسم خاکسپاری او را سازماندهی کرد.
۲) ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید
محمد همراه پدرش عثمان بن سعید، وکالت حسن عسکری را بر عهده داشت. از دیدگاه کنونی شیعه، محمد چهل سال وکالت را عهدهدار بود و طی این مدت وجوهات شیعیان را تحویل میگرفت و توقیعاتی از جانب امام به آنان میداد. وی سرانجام در سال ۳۰۵ قمری درگذشت.
۳) ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی
نکته مهم در مورد او این بود که بعد از ربع قرن٬ ارتباط رسمی با امام غائب از سر گرفتهشد. اولین توقیعی که نوبختی در ۲۴ شوال ۳۰۵ هجری ارائه نمود٬ فرمانی بود که امام غائب در آن حسین بن روح را بعنوان نفر اول سلسله مراتب شیعه تائید میکرد.به گفتهٔ شیخ طوسی شروع نیابت نوبختی به سال ۳۰۶ ه.ق./ ۹۱۷ م. بود. او توقیعاتی را منتسب به امام زمان ارائه میکرد و به پرسشهای علمای قم پاسخ میداد. چنین به نظر میرسد که حسین بن روح نوبختی بیش از نواب پیشین نزد شیعیان هم عصرش شناخته شده بود. حسین بن روح توانست به عنوان تنها نائب زمان خود توسط شیعیان پذیرفته شود و خاندان نوبختی تأثیر غالبی بر جامعه شیعیان و علما داشتند.حسین بن روح همچنین کوشید تا غیبت را علاوه بر توجیه براساس حدیث، با رویکردی عقلی نیز توجیه نماید.حسین بن روح علاوه بر آنکه در میان شیعیان بغداد از موقعیت اجتماعی خوبی بهرهمند بود، در میان دستگاه خلافت عباسی بخصوص آل فرات نیز از نفوذ و احترام قابل ملاحظهای برخوردار بود.
در دوران حسین بن روح، ابوجعفر محمد بن علی الشلمغانی (اعدام شده در سال ۳۲۲/ ۹۳۳) دستیار حسین روح و مامور او در بغداد، ادعا کرد که او سفیر واقعی و برحق حسین بن روح است و البته پس از چندی بطور کلی قضیه وجود امام غایب را انکار کرد. همچنین منصور حلاج نیز از کسانی بود که به مخالفت با نیابت حسین بن روح پرداخت و هر دو خشم شیعیان آن زمان را بر انگیختند و با نفوذی که خاندان نوبختی داشتند، توسط دولت عباسی اعدام شدند.
۴) ابوالحسن علی بن محمد سمری (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.)
از دیدگاه تاریخی، تنها در زمان خاندان نوبختی بود که نواب مورد پذیرش عموم شیعه بودند و کنترل شیعیان را در دست داشتند. در زمان علی بن محمد، این کنترل دوباره از بین رفت و مورد پذیرش عموم شیعیان نبود. با مرگ سمری در سال ۳۲۹ دوران موسوم به غیبت کبری شروع شد.